واشينگتنتايمز 19 سپتامبر۲۰۱۸ : ديدار با سازمان مجاهدين خلق ايران
آرمان آزادی، آرماني قدرتمند است كه در کل اشرف ۳ گسترش يافته است این بالاترین ارزش در ذهن همه آنهاست چیزی که از خود آنها بزرگتر است
بیشتر کسانی که من با آنها ملاقات کردم عمیقاً روشنفکر و در زندگی پیشین خود موفق بودند آنها میتوانستند در هر كجایی در غرب زندگی کنند اما با از خودگذشتگي به این جنبش پيوستند
من شاهد سطح تحسینآمیزی از تمرکز و اراده بودم با هر زن و مردی که صحبت کردم دقیقاً میدانست که چرا و برای چه میجنگد و چرا زندگی خودش را برای مبارزه با این رژیم فدا کرده است
عوامل اطلاعات رژيم ایران درآلبانی فعال بودهاند و برای تبلیعات دروغین و لكهدار کردن شهرت این گروه استخدام شده اند
این گروه در مدتزمانی خيلي کوتاه در بازتأسیس آنچه در عراق بر جای گذاشتند بهنحو فوقالعادهيي خوب عمل كرده است
معاندین، سازمان مجاهدين را يك سکت توصیف کردهاند من آنرا گروهی از افراد متعهد و با حمیّت توصیف می کنم که زندگی خود را وقف يك آرمان كردهاند : يك ایران آزاد
واشينگتنتايمز 19 سپتامبر۲۰۱۸ (۲۸شهریور۹۷) -«ديدار با سازمان مجاهدين خلق ايران: رزمندگان آزادی ایراني كه برای تحقق تغییر رژیم تلاش میکنند»
گزارش از تاد وود :
اخیراً در یک سفر کاری به آلبانی من از کمپ سازمان مجاهدین خلق ایران دیدار کردم .....
«اشرف 3» نامی است که مجاهدین خلق، بعد از اشرف اول در منطقه مرزي ايران و عراق جایی که این گروه دو دهه پیش حملاتی را به داخل ایران انجام میداد، به این محل جدید داده اند....
خارجشدن دولت ترامپ از آنچه توافق ایران نامیده میشود، به سازمان مجاهدين خلق در پیشبرد تلاشش براي تغییر رژیم در ایران امید جدیدی داده است. با توجه به تاثیرات تحریم های جدید در ترکیب با عواقب مدیریت فاسد این رژیم، شورشهاي شهري در سراسر این کشور گسترش یافت.
سازمان مجاهدين معتقد است كه (اكنون) يك امکان واقعي براي تحقق تغيير رژيم از داخل ايران وجود دارد، بدون اینکه نیازي به استفاده از نیروی نظامی آمریکا باشد.
با سقوط آخوندها، سازمان مجاهدين خواهان برقراري يك دمكراسي در ايران است .
با این دورنما بود که من از اشرف 3 در آلبانی دیدار کردم.
این کمپ نسبتاً بحثانگیز بوده و علت اصلي آن دیدگاه رژیم نسبت به سازمان مجاهدين بهعنوان تهدید موجوديت (آن) است. این موضوع باعث شده كه آخوندها با شيوههاي بيمحابا براي مقابله با آنچه كه آنرا اپوزیسیون واقعی خودشان ميدانند، حتی وقتی در مكاني دوردست در آلبانی باشند، دست به اقدام بزنند.
این منجر به تلاش براي بمبگذاری خنثيشده در ژوئن گذشته در گردهمایی ایران آزاد در پاریس گرديد كه طي آن یک دیپلمات (رژيم) ایران دستگیر شد و نيز دستگيري و اعلام جرم اخير در رابطه با دو جاسوس (رژيم) ایران در واشينگتن که در پي هدف قرار دادن مسئولين مقاومت (ايران) در آمریکا بودند.
مأموران اطلاعات (رژيم) ایران در آلبانی فعال بودهاند و اعضای سابق را برای مقاصد تبلیعات دروغین و تلاش براي لكهدار کردن شهرت این گروه نزد مردم آلبانی، استخدام كردهاند.
این کمپ بزرگ در مراحل ساخت و ساز قرار دارد.
این گروه در مدتزمان خيلي کوتاهی که در اینجا بوده بهنحو فوقالعادهيي در بازتأسیس آنچه در عراق بر جای گذاشتند، خوب عمل كرده است. در اینجا هر آنچه را كه از يك شهر كوچك انتظار داشته باشید، وجود دارد، از اماكن سكونت تا خدمات غذايي و سالن اجتماعات و ساختمانهاي اداری. در مدت کوتاهی من به مسئولين این گروه در آلبانی معرفی شدم و ما دور یک میز در يكي از ساختمانهای جدید نشستیم تا آشنایی پیدا کنیم.
آنچه مرا در شروع تکان داد، روی گشادهيی بود که با آن مواجه شدم. تلاشهاي متعدد در مقالات مغرضانه ژورناليستي، به پرواز يك پهباد توسط یک گروه خبری متخاصم منجر شد كه به احتمال قوي توسط طرف ديگري تأمين مالي شده است. همان طرفي كه نميخواهد سازمان مجاهدين در هدف خود موفق شود.
در حالیکه اعضای کمپ میدانستند من متعهد شده ام آزادانه و با ذهن باز عمل كنم، اما با اشتیاق از من استقبال شد. من سئوالهای بسیاری را طی دو روز اقامتم پرسیدم. به تمامی اين سئوالها بهطور عمیقي پاسخ داده شد و گاهي از اعضای دیگری هم خواسته میشد که با جزییات بیشتر و كاملتری به موضوعات پاسخ بدهند. من در اين مجموعه از ديدن و يا درخواست هيچچيزي ممانعت نشدم. راجع به زندگی در این کمپ پرسیدم، راجع به کسانی که این جنبش را ترک کردهاند، حتی راجع به مشاركت ادعايي سازمان مجاهدين در گروگانگیری (در) ایران در چند دهه قبل. به تمامی سئوالات بهطور کامل پاسخ داده شد.
در واقع به من امکان یک تور در این کمپ داده شد. تأسیسات (اين كمپ) بسيار براه است اگر چه که هنوز کامل نشده است. با توجه به اینکه کودکان مجاهدين، از عراق بیرون آورده شدند و به اروپا و آمریکا برده شدند، اعضای قديمي آن عمدتاً مسنتر هستند؛ با اين حال من شمار بسیاری از نسل جدید سازمان مجاهدين از زن و مرد را ملاقات کردم که برخی از آنها جزو گروهی از کودکاني بودند که از عراق خارج شدند و تنها بعدها در طول زندگیشان به سازمان مجاهدين پیوستند. بسياري از آنها جا پای خویشاوندانشان گذاشتند تا مبارزة آنها را علیه این رژیم زنده نگه دارند. در این تور مسافرتی من با تأسیسات آشپزي قوی كه در آنجا برقرار شده، مواجه شدم. همچنين از تأسیسات پزشکی دیدار کردم که میزان خوبی از تجهیزات و پرسنلي را در اختيار دارد كه با امکانات محدود، بیشترین خدمات را ارائه ميکنند. بسياري از بیماران در مراحل مختلف معالجات پزشکی بودند و من اتاق به اتاق آنها را ديدم.
همچنين من این فرصت را داشتم که با حدود ۵۰ نفر از اعضا از تمامي سطوح این جنبش مصاحبه كنم. (شامل) برخی اعضای اولیه و نيز جوانترینها كه هر كدام از آنها داستان منحصر به فرد خود را دربارة علت پیوستنشان (به اين جنبش) داشتند.
عزيزان بسياري از آنها توسط رژيم در معرض خشونت قرار گرفته بودند.
بسیاری هم، اعضاي خانوادةشان اعدام شده بودند. بسیاري هم صرفاً اميد به يك زندگی مرفه در ایران را از دست داده و اکنون خود را وقف تحقق تغییر رژيم برای نسلهای آینده کردهاند.
بسیاری از معاندین، سازمان مجاهدين را يك سکت توصیف کردهاند. من آنرا جمعی از افراد متعهد و با حمیت توصیف می کنم که زندگی خود را وقف يك آرمان كردهاند: يك ایران آزاد. همه و همة آنها در مورد مردمشان صحبت کردند و اینکه چهطور خواهان يك زندگی بهتر برای ملت ايران هستند.
این بهخصوص در میان مردان و زنان جوانی که با آنها ملاقات کردم محسوس بود كه بسیاری از آنها، آثار زخمها و جراحات زمان حملات در اشرف و يا حتی در ایران را با خود داشتند. بسیاری از آنها احساسی عمیق از شهادتها و درد و رنج ناشی از مواجهه با قتل و تهاجم و فریب و شکنجه رژیم را داشتند. اصل اساسي برای آنها این بود كه نگذارند نسلهای آیندة ایران از همین تجارب وحشتناک عبور كنند. آرمان آزادی، آرماني قدرتمند است كه در کل اشرف ۳ گسترش يافته است. این بالاترین (ارزش) در ذهن همه (آنها) است. چیزی است که از خود آنها بزرگترست.
بیشتر کسانی که من با آنها ملاقات کردم عمیقاً روشنفکر و در زندگی پیشین خود موفق بودند. آنها میتوانستند هر كجایی در غرب زندگی کنند، اما انتخاب کردند، با از خودگذشتگي ، به این جنبش بپیوندند. اعضاي جوانتر چیزی جز اين رژیم را نمیشناسند و مصممند كه به هر قيمت آنرا نابود کنند.
من شاهد سطح تحسینآمیزی از تمرکز و اراده بودم. تمامی اعضا این گروه کاری برای انجامدادن داشتند و بهطور مشخص بر روی به سرانجام رساندن آن متمرکز بودند.
با هر زن و مردی که صحبت کردم دقیقاً میدانست که چرا و برای چي میجنگد و چرا اینهمه از زندگی خودش را برای مبارزه با این رژیم فدا کرده است.
براي آلبانی هیچگونه جای ترسی از این گروه وجود ندارد. من هیچ سلاح یا آموزش نظامی ندیدم. ....
در واقع این سازمان مجاهدين خلق است که باید نسبت به خشونت نگران باشد. این رژیم نشان داده است که براي نابودي آنها، از هيچ اقدامي فروگذار نخواهد كرد. مأموران وزارت اطلاعات (رژيم) ايران در آلبانی فعالند. آنها کسانی هستند که مردم آلبانی باید از آن بترسند، نه كساني که در این کمپ بهسر میبرند.
دروغپراکنی عمدی گستردهيي در مورد سازمان مجاهدين خلق ايران صورت گرفته است.
امیدوارم با نوشتن تجربة شخصی خودم از ارتباطات با مقاومت ایران، با اغلب آنها مقابله کرده باشم. این اولین گزارش از میان بسیاری (گزارشهاي ديگر) در اين باره است.