دهههاست که تهران عوامل خود را بمنظور قتل و دیگر اقدامات تروریستی به اروپا میفرستد
. بنا به گفته دادستانهای آلمان، اسدی یک دیپلمات معمول نبود بلکه یک افسر اطلاعات ایران بود که تحت پوش دیپلمات عمل میکرد. در یک بیانیه، دادستانها اسدی را به وزارت اطلاعات و امنیت ایران ربط دادند که کار اصلی آن “شامل مراقبت و مبارزه با گروههای اپوزیسیون در داخل و خارج ایران است”.. یک مقام ارشد وزارتخارجه آمریکا گفت، “آمریکا از همة کشورها میخواهد تا بدقت دیپلماتهای سفارتخانههای ایران را مورد بررسی قرار دهند تا نسبت به امنیت کشورشان اطمینان حاصل کنند. اگر ایران قادر به حمله بمبگذاری در پاریس است، آنها میتوانند در هر کجای جهان دست به حمله بزنند و ما همة کشورها را ترغیب میکنیم که در رابطه با ایران که از سفارتخانههایش بعنوان پوشش دیپلماتیک برای طراحی حملات تروریستی استفاده میکند، فعال باشند”. .. در موارد دیگر، دیپلماتهای ایرانی درگیر تروریسم و یا پاییدن اهداف احتمالی برای حمله بیسروصدا دستگیر و اخراج شدهاند. بعنوان مثال، بنا به اطلاعات تهیه شده توسط مرکز ضدتروریسم ملی، در آوریل 2013، دو افسر اطلاعات ایران که بعنوان دیپلمات در بوسنی هرزگوین بودند، بعد از آنکه درگیر جاسوسی و “ارتباط با تروریسم” بودند از این کشور اخراج شدند.. بنابر یک ارزیابی جامعه اطلاعاتی آمریکا در سال 1987، چندین سازمان در دولت ایران درگیر تروریسم هستند.. دیپلماتهای ایرانی کاملاً درگیر بمبگذاریهای 1992 سفارت اسرائیل و 1994 مرکز جامعه یهودیان آمیا در آرژانتین بودند.. بین سالهای 1979 و 1994، سازمان سیا گزارش کرد که ایران “پناهندگان سیاسی و ناراضیان ایرانی را در آلمان غربی، انگلیس، سوئیس و ترکیه را به قتل رسانده است”. رویهمرفته، بیش از 60 نفر هدف ترور قرار گرفتهاند. در بسیاری موارد، اعضای حزبالله نقش متخصصین لجستیک و یا قاتل را در این توطئهها داشتهاند. اولین مورد قتل موفق ایرانیان ناراضی در اروپای غربی در سال 1984 بود. در 7 فوریه آن سال، ژنرال غلامعلی اویسی و برادرش در خیابانی در پاریس توسط “قاتلین حرفهای” به توصیف پلیس فرانسه، کشته شدند.. در 13 ژوئیه 1989، دکتر عبدالرحمان قاسملو، دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران؛ عبدالله قائری آذر، نماینده این حزب در اروپا؛ و فاضل رسول، یک کرد عراقی که نقش واسط را داشت در حالیکه با هیئتی از دولت ایران در آپارتمانی در وین ملاقات میکردند، به قتل رسیدند.. کارآگاهان یک کلاه بیسبال آبی رنگ در بغل قاسملو یافتند، همان شاخصی که در صحنه قتل یک خلبان ایرانی بنام احمد مرادی طالبی در سال 1987 و قتل رهبر مقاومت کاظم رجوی در سال 1990 پیدا شد.. در کمتر از یکسال بعد از قتلهای صورت گرفته در وین و تلاش برای قتل سلمان رشدی در لندن، کاظم رجوی، سفیر سابق ایران در ملل متحد و برادر رهبر گروه اپوزیسیون ایرانی مجاهدین خلق، به قتل رسید. در 24 آوریل 1990 در کوپه، سوئیس، خودروی وی توسط 2 خودرو به کنار جاده رانده شد و 2 مرد مسلح از یکی از خودروها خارج و به روی وی آتش باز کردند.. بنابر گزارش قاضی تحقیق سوئیسی، شواهد دال بر دخالت مستقیم یک یا چند مقام سرویسهای ایرانی در این قتل است. رویهمرفته، 13 مظنون وجود داشت که همگی با پاسپورتهای رسمی ایرانی به سوئیس سفر کرده بودند.. اما هیچ قتلی بیش از قتل شاپور بختیار، نخستوزیر سابق ایران و دبیرکل جنبش مقاومت ملی ایران، جامعة ایرانی در تبعید را تکان نداد. در 6 اوت 1991، بختیار و یک دستیار وی توسط عوامل ایران در آپارتمان بختیار در پاریس بضرب چاقو کشته شدند.. متهورانهترین و علنیترین قتلهایی که حزبالله برای اربابان ایرانی خود انجام داد در 17 سپتامبر 1992 بود که عوامل حزبالله صادق شرفکندی، دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران، بزرگترین جنبش اپوزیسیون کُرد ایرانی، و 3 همکار وی را در رستوران میکنوس در برلین بقتل رساندند. در این عملیات نیز دیپلماتهای ایرانی شرکت داشتند. یک دادگاه برلین در نتیجه تحقیقاتش گفت که این حمله توسط یک سلول حزبالله و به دستور دولت ایران صورت گرفت.. عمده اطلاعات مربوط به طرح میکنوس توسط یک پناهنده سیاسی ایرانی بنام ابوالقاسم مصباحی که مدعی بود یکی از بنیانگذاران سرویس امنیتی ایران است، داده
دهههاست که تهران عوامل خود را بمنظور قتل و دیگر اقدامات تروریستی به اروپا میفرستد. .. بنا به گفته دادستانهای آلمان، اسدی یک دیپلمات معمول نبود بلکه یک افسر اطلاعات ایران بود که تحت پوش دیپلمات عمل میکرد. در یک بیانیه، دادستانها اسدی را به وزارت اطلاعات و امنیت ایران ربط دادند که کار اصلی آن “شامل مراقبت و مبارزه با گروههای اپوزیسیون در داخل و خارج ایران است”.. یک مقام ارشد وزارتخارجه آمریکا گفت، “آمریکا از همة کشورها میخواهد تا بدقت دیپلماتهای سفارتخانههای ایران را مورد بررسی قرار دهند تا نسبت به امنیت کشورشان اطمینان حاصل کنند. اگر ایران قادر به حمله بمبگذاری در پاریس است، آنها میتوانند در هر کجای جهان دست به حمله بزنند و ما همة کشورها را ترغیب میکنیم که در رابطه با ایران که از سفارتخانههایش بعنوان پوشش دیپلماتیک برای طراحی حملات تروریستی استفاده میکند، فعال باشند”. .. در موارد دیگر، دیپلماتهای ایرانی درگیر تروریسم و یا پاییدن اهداف احتمالی برای حمله بیسروصدا دستگیر و اخراج شدهاند. بعنوان مثال، بنا به اطلاعات تهیه شده توسط مرکز ضدتروریسم ملی، در آوریل 2013، دو افسر اطلاعات ایران که بعنوان دیپلمات در بوسنی هرزگوین بودند، بعد از آنکه درگیر جاسوسی و “ارتباط با تروریسم” بودند از این کشور اخراج شدند.. بنابر یک ارزیابی جامعه اطلاعاتی آمریکا در سال 1987، چندین سازمان در دولت ایران درگیر تروریسم هستند.. دیپلماتهای ایرانی کاملاً درگیر بمبگذاریهای 1992 سفارت اسرائیل و 1994 مرکز جامعه یهودیان آمیا در آرژانتین بودند.. بین سالهای 1979 و 1994، سازمان سیا گزارش کرد که ایران “پناهندگان سیاسی و ناراضیان ایرانی را در آلمان غربی، انگلیس، سوئیس و ترکیه را به قتل رسانده است”. رویهمرفته، بیش از 60 نفر هدف ترور قرار گرفتهاند. در بسیاری موارد، اعضای حزبالله نقش متخصصین لجستیک و یا قاتل را در این توطئهها داشتهاند. اولین مورد قتل موفق ایرانیان ناراضی در اروپای غربی در سال 1984 بود. در 7 فوریه آن سال، ژنرال غلامعلی اویسی و برادرش در خیابانی در پاریس توسط “قاتلین حرفهای” به توصیف پلیس فرانسه، کشته شدند.. در 13 ژوئیه 1989، دکتر عبدالرحمان قاسملو، دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران؛ عبدالله قائری آذر، نماینده این حزب در اروپا؛ و فاضل رسول، یک کرد عراقی که نقش واسط را داشت در حالیکه با هیئتی از دولت ایران در آپارتمانی در وین ملاقات میکردند، به قتل رسیدند.. کارآگاهان یک کلاه بیسبال آبی رنگ در بغل قاسملو یافتند، همان شاخصی که در صحنه قتل یک خلبان ایرانی بنام احمد مرادی طالبی در سال 1987 و قتل رهبر مقاومت کاظم رجوی در سال 1990 پیدا شد.. در کمتر از یکسال بعد از قتلهای صورت گرفته در وین و تلاش برای قتل سلمان رشدی در لندن، کاظم رجوی، سفیر سابق ایران در ملل متحد و برادر رهبر گروه اپوزیسیون ایرانی مجاهدین خلق، به قتل رسید. در 24 آوریل 1990 در کوپه، سوئیس، خودروی وی توسط 2 خودرو به کنار جاده رانده شد و 2 مرد مسلح از یکی از خودروها خارج و به روی وی آتش باز کردند.. بنابر گزارش قاضی تحقیق سوئیسی، شواهد دال بر دخالت مستقیم یک یا چند مقام سرویسهای ایرانی در این قتل است. رویهمرفته، 13 مظنون وجود داشت که همگی با پاسپورتهای رسمی ایرانی به سوئیس سفر کرده بودند.. اما هیچ قتلی بیش از قتل شاپور بختیار، نخستوزیر سابق ایران و دبیرکل جنبش مقاومت ملی ایران، جامعة ایرانی در تبعید را تکان نداد. در 6 اوت 1991، بختیار و یک دستیار وی توسط عوامل ایران در آپارتمان بختیار در پاریس بضرب چاقو کشته شدند.. متهورانهترین و علنیترین قتلهایی که حزبالله برای اربابان ایرانی خود انجام داد در 17 سپتامبر 1992 بود که عوامل حزبالله صادق شرفکندی، دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران، بزرگترین جنبش اپوزیسیون کُرد ایرانی، و 3 همکار وی را در رستوران میکنوس در برلین بقتل رساندند. در این عملیات نیز دیپلماتهای ایرانی شرکت داشتند. یک دادگاه برلین در نتیجه تحقیقاتش گفت که این حمله توسط یک سلول حزبالله و به دستور دولت ایران صورت گرفت.. عمده اطلاعات مربوط به طرح میکنوس توسط یک پناهنده سیاسی ایرانی بنام ابوالقاسم مصباحی که مدعی بود یکی از بنیانگذاران سرویس امنیتی ایران است، داده شد. بنا به گفته وی، تصمیم برای دست زدن به این حمله توسط “کمیته ویژه عملیات” که شامل رئیس جمهور [وقت-م] رفسنجانی، وزیر اطلاعات فلاحیان، وزیرخارجه علیاکبر ولایتی، نمایندگان دستگاههای امنیتی و مهمتر از همه رهبر عالی علی خامنهای بود، گرفته شد.. کاظم دارابی یک عضو سابق سپاه پاسداران و حزبالله که از سال 1980 در آلمان زندگی میکرد نیز به یک حمله به فستیوال فرهنگی ایران در دوسلدورف در سال 1991 مرتبط بود. قبل از فستیوال، اطلاعات آلمان مکالمه تلفنی را کشف کرد که در آن فردی در مرکز فرهنگی ایران در کلن که مرتبط با وزارت اطلاعات ایران است به دارابی میگوید که چند “دوست عرب” را از برلین بردارد و به دوسلدورف برود. دارابی و همدستانش که مسلح به هفتتیر، گاز، سلاح و چماق بودند به اعضای گروه اپوزیسیون ایرانی مجاهدین خلق که یک میز کتاب و عکس در این فستیوال داشتند، حمله کردند. چندین عضو مجاهدین خلق بشدت زخمی شدند.. از نظر عالیترین دادگاه جنایی آلمان، قتل گستاخانه 4 ایرانی ناراضی در میکنوس در ملاء عام نشانة دست داشتن عالیترین سطوح جمهوری اسلامی در تروریسم بود.. با شناسایی رئیس جمهور رفسنجانی و خود رهبر عالی بعنوان سازماندهندگان قتل، حکم این بود که “قدرتمندان ایرانی نه تنها اجازه حملات تروریستی در خارج را میدهند.. بلکه خود آنها این حملات را راه میاندازند”.. در حالیکه بدنبال این حکم بسیار از دول اروپایی سفرای خود را از ایران فراخواندند اما این انجماد دیپلماتیک تنها چند ماه طول کشید. و بهمراه آزاد شدن مرتکبان اینکار یعنی دارابی و رحایل، هیچیک از رهبران ایران (رفسنجانی، فلاحیان، ولایتی یا خامنهای) که در حکم دادگاه نام برده شدند، هیچگاه پاسخگوی این حمله قرار نگرفتند.. بدنبال توطئههای تروریستی ایران در خارج در اواخر سالهای 1980، جامعة اطلاعاتی آمریکا اینطور نتیجهگیری کرد که “در بلندمدت، ایران تنها در صورتی از تروریسم دست برخواهد داشت که مدارک دال بر نقشش منجر به اقدامات قوی و متحد توسط جامعة بینالمللی گردد که منجمله شامل اعمال تحریم باشد. این میتواند شامل قطع روابط یا فراخواندن سفرا باشد.” اما تا به امروز، چنین نشده است».
« به قلم: متیو لویت مرکز مبارزه با تروریسم در وست پوینت