Loading...

راه پرپیچ و خم تعیین جنسیت زنان در ورزش

image
28-02-2014

راه پرپیچ و خم تعیین جنسیت زنان در ورزش

گزارش‌های رسانه‌ای از دهه ۱۹۳۰درباره افرادی که زمانی به عنوان ورزشکار زن رقابت کرده‌اند و بعد به صورت مرد ظاهر شده‌اند، منتشر می‌شده است. در اغلب این موارد احتمالا مسئله ابهام دستگاه تناسلی خارجی مطرح بود که در موارد بیناجنسی ممکن است رخ دهد.
اما موضوع تعیین جنسیت در ورزش با سیاست هم گره خورده است. در سال ۱۹۵۷ هرمان راتجن ورزشکار آلمانی اعتراف کرد تحت فشار رژیم نازی مجبور شده است در المپیک ۱۹۳۶ به عنوان یک زن رقابت کند. بعدها ورزشکاران زن با ظاهر مردانه که از کشورهای بلوک شرق در مسابقات شرکت می‌کردند، باعث برانگیختن سوءظن شده بود. همچنین در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ که اعمال جراحی پلاستیک تغییر جنسیت امکان‌پذیر شده بود، شماری از ورزشکاران زن تحت این عمل‌های جراحی قرار ‌گرفتنند و به صورت مرد به زندگی‌شان ادامه دادند.
شروع آزمایش اجباری تعیین جنسیت
در واکنش به این شرایط بود که نخستین آزمایش اجباری تعیین جنسیت در ژوئیه ۱۹۵۰ به اجرا در آمد یعنی یک ماه پیش از برگزاری مسابقات قهرمانی اروپا در بلژیک بوسیله «فدراسیون بین‌المللی ورزشکاران آماتور» (IAAF) - که بعدها با نام آن به انجمن بین‌المللی فدراسیون‌های ورزشی تغییر یافت و بر مسابقات جهانی دوومیدانی به جز مسابقات المپیک نظارت دارد. در این دوره همه ورزشکاران شرکت‌کننده در کشورهای خودشان آزمایش شدند. آزمایش اجباری جنسیت در هنگام برگزاری خود مسابقات برای نخستین بار در مسابقات قهرمانی دوومیدانی ورزشکاران اروپا در ۱۹۶۶ انجام شد.
کمیته بین‌المللی المپیک (IOC) نیز در واکنش به این گمان‌ها و شایعات از دو سال پیش از مسابقات المپیک ۱۹۶۸تعیین جنسیت اجباری و همگانی برای ورزشکاران زن در برخی از مسابقات را پذیرفته بود. در آن سال‌ها تعیین جنسیت ورزشکاران زن به صورت برهنه شدن در برابر هیاتی از کارشناسان پزشکی یا حتی معاینه مستقیم دستگاه تناسلی زنانه انجام می‌شد. اما این شیوه تعیین جنسیت به خاطر اعتراضات درباره توهین‌آمیز بودن آن و تنگناهای اخلاقی که ایجاد می‌کرد کنار گذاشته شد.
کمیته بین المللی المپیک در نهایت تصمیم گرفت در مسابقات المپیک ۱۹۶۸ مکزیکوسیتی به جای معاینه مستقیم از یک آزمایش ژنتیکی به نام «آزمایش کروماتین جنسی» که با نمونه‌برداری از سلول‌های مخاط دهان انجام می‌شد، برای تعیین جنسیت ورزشکاران زن استفاده کند.
در زنان با ترکیب کروموزومی 46XX(بیست و سه جفت کروموزوم شامل یک جفت کروموزوم جنسی ایکس) آزمایش میکروسکوپی سلول‌های مخاط دهان «یک توده واحد X- کروماتیک» یا اصطلاحا «جسم بار» (Barr body) را نشان خواهد داد، در حالیکه در مردان با ترکیب کروموزومی 46XY (بیست و سه جفت کروموزم شامل یک کروزوم جنسی ایکس و یک کروموزوم جنسی وای) سلول‌های مخاط دهان فاقد این توده است.
متاسفانه آزمایش کروماتین جنسی که زمانی یک روش رایج تشخیصی در میان ژنتیک‌دانان بود، اندکی پس از تعیین شدن آن به عنوان روش تعیین جنسیت در المپیک در سال ۱۹۶۸ در محافل علمی به تدریج کنار گذاشته شد. فقدان آزمایشگاه‌هایی که به طور روتین این آزمایش را انجام دهند، به افزایش خطاهای تفسیر بوسیله کارکنان بی‌تجربه انجامید و نتایج آن دیگر قابل اعتماد نبود.
اما این آزمایش با مشکلی بزرگتر هم مواجه بود و آن ناتوانی تشخیص بیناجنسی‌ها بود؛ ورزشکارانی با ظاهر زنانه وجود داشتند که این آزمایش آنان را مرد نشان می‌داد. به این ترتیب شمار زیادی از ورزشکاران به طور غیرمنصفانه حذف می‌شدند. گرچه کمیته المپیک امکان معاینه جسمی پیگیرانه را به این ورزشکاران می‌داد و احتمالا این معاینه می‌توانست آنان را پس از «رد شدن» در آزمایش جنسیت به مسابقات بازگرداند، بسیاری از چنین ورزشکارانی ترجیح می‌دادند که «بازنشسته شوند».
کنار گذاشتن آزمایش همگانی تعیین جنسیت
اعتراضاتی که در باره تعیین جنسیت همگانی زنان در مسابقات ورزشی به علت تبعیض‌آمیز بودن می شد و تاثیری که رد شدن در این ازمایش‌ها بر موقعیت اجتماعی و حقوقی ورزشکار می‌گذاشت و نداشتن دقت و کارآیی و این واقعیت که از هنگام آغاز شدن تعیین جنسیت در ورزش زنان این ازمایش‌ها نتوانسته بودند حتی یک مرد را بیابند که خود را زن جا زده باشد، باعث شد که فدراسیون ورزشکاران‌(IAAF) در سال ۱۹۹۲ آزمایش تعیین جنسیت همگانی ورزشکاران زن را به کلی کنار بگذارد و فقط در موارد مشکوک این کار را انجام دهد.
اما کمیته المپیک از الگوی فدراسیون پیروی نکرد و به تعیین جنسیت ورزشکاران زن ادامه داد. منتها از سال ۱۹۹۲ به بعد آزمایش کروماتین جنسی را با ازمایش تعیین وجود ژنSRY (ژنی که روی کروموزوم Y قرار دارد و شروع کننده روند تمایز جنسی در جنین به سوی مذکر شدن است) جایگزین کرد. ‌گرچه این آزمایش به ظاهر دقیق‌تر بود، با همان مشکل آزمایش قبلی در موارد افراد بیناجنسی روبرو بود.
بالاخره کمیته المپیک هم از المپیک ۲۰۰۰ سیدنی به بعد آزمایش همگانی تعیین جنسیت ورزشکاران زن را لغو کرد. بعد از آن در مسابقات، آزمایش‌های تعیین جنسیت فقط به صورت استثنایی در موارد مشکوک و مورد اعتراض انجام می‌شد. آزمایش‌هایی که اکنون انجام می‌شود شامل اندازه‌گیری میزان هورمون‌های مردانه یا تسستوسترون در بدن ورزشکار است که تصور می‌رود که بالاتر بودن آنها از حد طبیعی زنانه به فرد در مقابل سایر ورزشکاران زن برتری می‌دهد.
اما ماجرا به این جا ختم نشد و اختلاف‌نظرها درباره نتایج این آزمایش‌‌ها در شیوه جدید که فقط در موارد استثنایی انجام می‌شد، به جای ماند.
جنجال تعیین جنسیت دونده زن سیاه‌پوست
ماگودی کاستر سمنیا Mokgadi Caster Semenya)) ، دونده زن سیاه‌پوست آفریقای جنوبی، در مسابقات قهرمانی ورزشکاران جهان در سال ۲۰۰۹ در برلین در رشته دو هشتصد متر با رکورد یک دقیقه و پنجاه و پنج ثانیه و چهل و پنج صدم ثانیه برنده مدال طلا شد. رکوردهای او در طول مسابقات دوهای ۸۰۰ متر و و دوی ۱۵۰۰ متر بسیار در این مسابقات بسیار بهتر از رکوردهای پیشین بود. این مسئله باعث شد که فدراسیون خواستار تعیین جنسیت با انجام ازمایش هورمونی از او شود و با تعلیق قهرمانی او تا زمان مشخص شدن نتایج آزمایش‌ها به طور موقت او را از بازی محروم کند.
اما نشت کردن موضوع به رسانه‌ها و در نهایت علنی شدن آن باعث جنجال شد و واکنش‌های منفی بسیاری برانگیخت و فدراسیون را در موقعیت ناراحت‌کننده‌ای قرار داد. رهبران مدنی، سیاستمداران و کنشگران برجسته آفریقای جنوبی به آزمایش تعیین جنسیت اعتراض کردند و آن را نژادپرستانه خواندند و علنی کردن موضوع را تجاوز به حریم خصوصی او شمردند. مقامات آفریقای جنوبی یک شرکت حقوقی را مامور دفاع از سمنیا کردند تا حقوق مدنی و قانونی‌اش حفظ شود. بالاخره در اواخر سال ۲۰۰۹ اعلام شد که سمنیا با فدراسیون به توافق رسیده است؛ مدالش به او پس داده شد و محرومیت او نیز در سال ۲۰۱۰ لغو شد. او در حالیکه ظاهر باریک‌اندام‌تری پیدا کرده بود در المپیک ۲۰۱۲ لندن پرچم تیم آفریقای جنوبی را به دست گرفت و در مسابقات دو هشتصد متر برنده مدال نقره شد.
کنار گذاشتن "تعیین جنسیت"
جنجال‌هایی که مانند مورد تعیین جنسیت سمنیا شد کمیته المپیک را برانگیخت تا در مقررات تازه‌‌اش برای المپیک ۲۰۱۲ لندن تاکید کند که آزمایش‌های هورمونی که بر روی ورزشکاران زن انجام می‌شود، "اصولا برای تعیین جنیست نیست" و صرفا برای شناسایی مواردی است که بالا بودن درون‌زاد میزان تستوسترون در یک ورزشکار و رسیدن آن به حد این هورمون در مردان باعث می‌شود این ورزشکار به طور غیرمنصفانه‌ای نسبت به سایر ورزشکاران زن برتری پیدا کند.
بر اساس این مقررات جدید اگر ورزشکاری مورد بررسی قرار گیرد و معلوم شود که به طور درونزاد میزان بالای تستوسترون دارد که بدنش نیز به آن پاسخ می‌دهد، این مورد یک «مزیت رقابتی نامنصفانه» شمرده خواهد شد. هیاتی مرکب از سه کارشناس (متخصص زنان، متخصص ژنتیک و متخصص غدد داخلی) وظیفه این بررسی را به عهده خواهند گرفت. یک روانشناس هم با آن ورزشکار در تماس خواهد بود و پرونده ورزشکار به کمیته ملی المپیک کشور و فدراسیون بین‌المللی مربوط ارجاع خواهد شد که به طور معمول مسئول تعیین صلاحیت ورزشکار را بر عهده دارند. اگر ورزشکار گزینه پایین آوردن میزان تستوسترونش را با درمان‌های پزشکی بپذیرد، صلاحیت رقابت با زنان را پیدا خواهد کرد.
سردرگمی بیناجنسی ها
با وجود همه اصلاحاتی که در طول بیش از نیم قرن اخیر در آزمایش‌های جنسیتی بر روی ورزشکاران زن انجام گرفته است، اما انتقادات در این مورد ادامه دارد. به جز انتقادتی که در مورد جزئیات فنی چنین آزمایش‌هایی مطرح می‌شود، یک مشکل ریشه‌ای به جای خود باقی ماند و آن هم وضعیت پیچیده افراد بیناجنسی است که چنین مقرراتی نمی‌توانند آن را حل کنند مشکل افراد اینترسکس یا بیناجنسی به عنوان افرادی ناهمخوان با الگوهای جنسیتی رایج تبعیض و سوءتفاهمی است که نسبت به آنان وجود دارد. تحولات اجتماعی که باعث افزایش شرکت ورزشکاران زن و نیز ورزشکاران بیناجنسی در مسابقات ورزشی در سطوح بالا شده است، یافتن راه حلی ریشه‌ای را ضروری می‌کند. نمی‌توان وجود افراد بیناجنسی را انکار کرد و هنگام شرکت آنان در مسابقات ورزشی به همراه زنان آن را دارای مزیتی نامنصفانه خواند.