درخواست شهابه براي آزادي مادرش
هم ترسناك و هم جانگداز بود.بسياري از ما در اين جا در كمپ ليبرتي جايي كه 3000 ايراني مخالف در آن بهسر ميبرد، بهطور شخصي تحتتأثير اين تراژدي بوديم. بسياري از ما برادر، خواهر، والدين، فرزند خود را از دست دادهايم. همه دوستانمان را از دست داديم.
مادر من (شهابه) همراه با 6نفر ديگر از ساكنين كمپ كه 5نفر آنها از زنان ميباشند، به گروگان گرفته شدند. من روز و شب درنبرد براي حفظ جان وي هستم ولي تاكنون به جايي نرسيدم. چيزي كه بهطور قطع يقين ميدانم اين است كه وي هنوز در بازداشت نيروهاي عراقي است و دريكي از خانههاي "امن "مخوف آقاي مالكي محبوس است، كه همه آن زندانها بهخاطر شكنجه زندانيان به بدنامي معروف است.