Loading...

بخشهایی از نامه هاشم خواستار نمايندة معلمان آزاده ايران از زندان وکيل آباد مشهد-مرداد ۱۴۰۱

image
24-08-2022

بخشهایی از نامه هاشم خواستار نمايندة معلمان آزاده ايران از زندان وکيل آباد مشهد-مرداد ۱۴۰۱

آیا ملت یک شاه کراواتی دیکتاتور و دشمن ملت با قدرت نامحدود  و بی پاسخ را بیرون کرد تا یک شاه عمامه دار و دیکتاتور و دشمن ملت  و ملت های خاورمیانه و قدرت نامحدود و بی پاسخ بر او حکومت کند؟

نامه هاشم خواستار -نمايندة معلمان از زندان وكيل آباد مشهد 

اين گَرد سُمّ خران شما نيز بگذرد

ميوه آزادي عدالت است و عدالت ِ تنها و بدون آزادي خيانت است، كه ميوه آن فاشيسم است. تمام ديكتاتورهاي تاريخ بدون استثنا مدعي اجراي عدالت هستند و حرفي از آزادي نمي زنند و اگر بزنند همچون خميني و خامنه اي و رئيسي رياكارانه چنان از آزادي دفاع مي كنند كه انگار نه انگار كه هزاران انسان مخالف سياسي را اعدام و زندان و تبعيد و خانه‌نشين كرده‌اند.

ميوه آزادي عدالت است و ميوه عدالت ِ تنها، فاشيسم است. از آزادي نه تنها عدالت كه همه چيز همچون صنعت ،رفاه ،آسايش، اشتغال، برابري، برادري، رفع محروميت، صلح، دوستي ، اتحاد با ملت هاي ديگر و حقوق بشر و …بيرون مي آيد. از عدالت تنها كه تمام رژيمهاي ديكتاتوري از جمله رژيم خميني و خامنه اي مدعي آن هستند تورم، بيكاري، گراني ،دزدي، تجاوز، اعتياد، طلاق، جدايي، نفاق و دشمني در بين مردم و خانواده ها دشمني و جنگ با كشورهاي همسايه و جهان و … به وجود مي آيد.

قبر بزرگان تاريخ ايران را ملت نگهبان بوده و خواهد بود. هنگام مرگ فردوسي، آخوندها اجازه ندادند كه در قبرستان مسلمانان دفن شود و بناچار در باغ خودش دفن كردند. بيش از هزار سال است كه انواع حاكمان خوب و بد آمده و رفته اند. ولي مردم به شايستگي از قبر فردوسي بزرگ نگهداري كرده‌اند. قبر حافظ را بارها آخوندها خراب كردند. اما مردم از نو و بهتر از گذشته ساختهاند.

گرانترين قبر جهان يعني قبر خميني و موسس سلسله ملاها را چه كسي بنا كرد؟ درست بعد از مرگ خميني و توسط جانشين بر حقش آقاي خامنه اي. آقاي خميني نمي توانست در وصيت نامه بلند و بالايش برابر دستور پيامبر بنويسد كه قبر من ساده باشد؟ نه! ميخواست خدعه گر ترين فرد تاريخ جهان باشد و به جانشينانش هم درس دهد كه براي بقاي حكومت، با ملت راست و حقيقت نباش، همانطور كه آقا محمد خان قاجار به فتحعليشاه سفارش كرد كه براي بقاي حكومت مردم را در جهل و بيسوادي نگه دار.

آقاي سيدحسن خميني! ميداني، هزار ميليارد تومان هزينه ساخت و نگهداري قبر پدر بزرگ شده كه اگر اين پول ها در تهران صرف يك شركت توليدي همچون سامسونگ و سوني شده بود حداقل اكنون در تهران يك نفر بيكار و بي خانمان و فقير وجود نداشت( شركت سامسونگ به گفته تلويزيون رژيم با ۲۵ دلار بنا شد كه توليداتش دنيا را گرفته )؟ مي داني در همان تهران صدها هزار نفر فقير و بي خانمان و فاحشه و معتاد و بيكار و  غیره …. وجود دارد؟

آقاي سيد حسن خميني! ساخت و نگهداري قبر پدربزرگ از ثروت شخصي او نيست، بلكه از بودجه عمومي كشور است. يعني از پول همان دختران و پسراني كه به خاطر بيكاري و نداشتن درآمد به فحشا و فساد و اعتياد و دزدي و …. افتاده اند. همان كودكاني كه در خيابان گدايي و يا شيشه ماشين تو را تميز مي كنند و…. مگر در قران نيامده ليس للانسان الا ماسعي( نيست براي انسان مگر سعي و تلاش )؟

اين ثروت ها سعي و تلاش تو نيست. آيا ملت يك شاه كراواتي ديكتاتور و دشمن ملت با قدرت نامحدود و بي پاسخ را بيرون كرد تا يك شاه عمامه دار و ديكتاتور و دشمن ملت و ملت هاي خاورميانه و قدرت نامحدود و بي پاسخ بر او حكومت كند؟

آقا سيد حسن خميني! ميداني فرق رضا پهلوي با تو چيست؟ رضا پهلوي با پولهاي دزدي پدرش و به خاطر جنايت و غارتگر بودن رژيم پدربزرگت نسبت به رژيم شاه، در خارج اظهار روشنفكري كرده كه پدر من اين همه دزدي نكرد و آدم نكشت! برميگردم ايران كه شاه شوم. حالا اگر دوران شاهي گذشته است و ملت نخواست رئيس جمهور مي‌شوم!! و توسيد حسن خميني خواب رياست جمهوري مي بيني. ولي به زودي به رضا پهلوي خواهي پيوست.

قبر خميني يكي از هزاران سند جنايت آخوندهاست. آهاي آخوند هاي وطن خوار! مي دانيد اگر ابوذر غفاري امروز حاضر بود با شما چه مي كرد؟ با استخوان شتر بر سرتان مي كوبيد و شما را به خاطر حرام خواري سرزنش مي كرد.

من با قلم به روح شما آخوندها مي‌گويم كه به ناحق تمام زندگي و ثروت شما از ملت فقير بيچاره ايران است .ابوذر به ربذه تبعيد شد و در تبعيد مرد. بگذار تا من هم در زندان براي رسيدن ملت قهرمان ايران به آزادي و دموكراسي بميرم......

ملت قهرمان ايران!

در حكومت آخوندي مفت خواري ،خونخواري، اختلاس و غارتگري حرف اول را ميزند. به من مي گويند سكوت كنم تا به مرخصي رفته و آزاد شوم. آهاي ملت قهرمان ايران! اگر سكوت كنم خائن هستم، بي شرف هستم. حتي اگر در همين زندان هم معلم بازنشسته هاشم خواستار سكوت كند خائن و بي شرف است.

آهاي آخوندها!

خداي شما خداي جنگ، استبداد، ديكتاتوري، فقر، فحشا ، ظلم، ستم، نابرابري، بي عدالتي، اختلاس، دزدي، رشوه و خداي شكم و زير شكم است. خداي ما آزاديخواهان خداي آزادي، برابري، برادري، خداي صلح، دوستي و عشق به همنوع و عشق به حيوانات است. آن زن، آن مادر، شهيد نيست ؟! حتماً شهيد است و قاتل، آخوند هاي جنايتكار هستند.

آقايان آخوند هاي مفت خوار و انگل! لشكر گرسنگان در راه است! انقلاب آزادي بخشي كه در پيش داريم اولين و آخرين انقلاب ايران خواهد بود كه آخوند در آن هيچ نقشي نخواهد داشت.

خميني و خامنه اي هزاران آخوند و آخوند نما را براي ساختن نظام اسلامي سوار قطار جمهوري اسلامي كردند. اكنون كه جمهوري اسلامي به بن بست كامل رسيده و همه ميدانند كه تغيير و تحول بزرگي در راه است همين آخوندها ،آخوند نماهاي كوچك و بزرگ آرزوي مرگ آقاي خامنه‌اي را دارند تا شايد بتوانند با كمترين هزينه سوار قطار انقلاب بعدي شوند.

اما آقاي خامنه‌اي بدون گوش شنوا فعلا قطار را با سرعت به سوي جهنم دره مي راند و هنوز آخوندها و آخوند نماها جرات ندارند كه بگويند: كجا؟! همه ما را داري به كشتن ميدهي! در هر زمان و مكاني كه آقاي خامنه‌اي به هر دليلي بميرد نه تنها ملت ايران كه ملت هاي خاورميانه به خيابانها ريخته و جشن خواهند گرفت و شيريني پخش خواهند كرد. دريا هميشه آرام نيست و به زودي طوفاني خواهد شد......

در شهريور سال ۸۳ نمايندگان تشكلهاي صنفي فرهنگيان ايران در رشت گردهمايي برگزار كردند كه از طرف كانون صنفي فرهنگيان خراسان من در آن شركت كردم. هنوز به رشت نرسيده خبردار شديم كه جو بسيار امنيتي است و ۵ معلم از ميزبانان رشتي ما را گرفته اند كه نتوانند از ما پذيرايي كرده و در نتيجه گردهمايي تشكيل نشود و دست خالي به شهرمان برگرديم.

از طريق تلفن و موبايل قرار شد تا استقرار در مكان سرپوشيده در بوستان ملت رشت جمع شويم. تعداد زيادي معلم از سراسر ايران در بوستان ملت جمع شديم كه مجبور شدند مدرسه اي را در اختيار ما بگذارند كه در محاصره نيروهاي امنيتي بود. بيانيه با موبايل هاي خاموش و در شرايطي كه كسي حق نداشت از جلسه خارج شود نوشته شد و توسط كانون فرهنگيان يزد با ترفندي به بيرون برده شد. اطلاعاتي ها در بين راه رشت- يزد جلوي همكاران يزدي را گرفته بودند و يك نسخه از بيانيه گير ايشان آمده بود. اما همان يك نسخه نبود و پيش بيني همه چيز شده بود و مرغ از قفس پريده بود.

هر ۶ماه يك نوبت تشكل هاي فرهنگيان سراسر كشور دور هم جمع مي شدند. اما چون هميشه از داخل اين گردهمايي ها بيانيههاي تجمع و تحصن و اعتصاب بيرون مي آيد اين بار نيروهاي اطلاعاتي عزمشان را جزم كرده بودند كه ديگر اجازه ندهند نمايندگان فرهنگيان دور هم جمع شوند. در اين بيانيه ضمن يك هفته اعتصاب قرار شد كه دوره بعد گردهمايي نمايندگان فرهنگيان در مشهد و در خانه شخصي من برگزار شود. به مشهد كه رسيدم گوشي تلفن خانه را برداشتم.

تلفن بسيار پارازيت داشت. فهميدم تلفن را شنود مي كنند. همكاران كانون هم گفتند به زودي تو را خواهند گرفت. گفتم من آماده ام. به همسرم كه خودش فرهنگي است گفتم به زودي اطلاعات مرا خواهد گرفت. هرچه اطلاعاتي ها گفتند تو عكس آن عمل كن. اگر گفتند به كسي نگوييد كه خواستار بازداشت شده بالعكس به هر كس توانستيد بگوييد.

اگر گفتند به زودي آزاد مي‌شود بر عكس آزاد نخواهم شد. تا همين جا كه به بحث ما مربوط است تمام مي كنم. ولي قول ميدهم كه در اولين فرصت كامل بازگو كنم چرا يك معلم درباره شما چنين فكر كند كه شما نيروهاي اطلاعاتي و امنيتي دروغگو بوده و بايد هر چه گفتيد عكسش را عمل كرد. براي اينكه شما نيروهاي امنيتي و اطلاعاتي حكومت ديكتاتوري سياه هستيد و تمام حكومت هاي ديكتاتوري در طول تاريخ دروغگو بوده و ديكتاتورها هيچ وقت با ملتشان راست و درست نبوده و جمهوري اسلامي هم استثنا نيست........

 

اين گَرد سُمّ خران شما نيز بگذرد

تقديم به معلماني كه براي آزادي و دموكراسي در دو رژيم شاه و شيخ اعدام و زندان شدند و به معلماني كه تا برقراري دموكراسي به زندان شيخ خواهند رفت

مرداد ۱۴۰۱

بند ۶/۱ زندان وكيل آباد مشهد

نماينده معلمان آزاده ايران، هاشم خواستار