"حذف خامنهای برای بقای نظام"
حذف خامنهای برای بقای تمامیت نظام، موضعیست که توسط برخی در درون نظام اعلام میشود. این گزینه پس از شکست پروژه امنیتی اصلاحطلبی؛ پس از ناکامی آنچه از آن به عنوان اعتدال و برجام یاد میشد؛ و بهدنبال آغاز قیام ایران با مضمون براندازی کلیت نظام ولایت مطلقه فقیه در دی ۹۶ و آبان٩٨، بر روی میز گذاشته شده است.
به دنبال قیام، خطوط گوناگونی از درون نظام بارزتر شدند. این خطوط پیش از قیام نیز وجود داشتند اما شرایط پس از آغاز قیام ضروری میکرد که هریک از دستهجات درونی نظام پاسخ قطعی خود را به شرایط بدهد.
مدافعین حذف خامنهای
یک گزینه دیگر در درون نظام پس از قیام سر برآورده است. مضمون این گزینه حذف خامنهای برای بقای تمامیت نظام است. این دسته به تدریج سخنگویان خود را طی نامههای سرگشاده عرضه میکنند. اینان پیشتر بخشی از همان جناح اصلاح طلب نظام بودهاند که اکنون در زمانهی شکست اصلاح طلبان و بنبست تمامیت نظام تنها راه برون رفت را در حذف خامنهای مییابند.
در دو نمونه جدید از موضعگیریهایی از این دست میتوان به نامه مهدی کروبی، رئیس سابق مجلس نظام که از سال ۸۹ توسط خامنهای در حصر نگهداشته میشود اشاره کرد. همچنین نامهای که ابوالفضل قدیانی از اعضای گروه «مجاهدین انقلاب اسلامی» نوشته است و نامه گروه 14نفر نیز قابل ذکر است.
نخستین پرسش در برابر این گزینه این میتواند باشد که آیا با حذف خامنهای امکان بقای نظام وجود دارد؟ آیا میتوان ولی فقیه را حذف و نهاد ولایت فقیه به همراه سایر زیر مجموعههای آن را حفظ کرد؟
به نظر میرسد پاسخ مثبت باشد. زیرا تجربه نشان داده است که با حذف یک مهره از مرکز لشکر عوام ایرانی فریب داد تا همهی لشکر و کلیت نظام فرو نریزد
حذف مهره ها لزوما باعث فروپاشی یک سیستم نمیشود.
جمهوری اسلامی بدون خامنه ای هم میتواند دوام داشته باشد، دقیقا همان طور که بدون بنیانگذارش (خمینی) توانست.