ايران - تظاهرات و راهپیمایی ایرانیان آزاده در بروکسل - سخنرانیهای ابوالقاسم رضایی، گیسو شاکری و دلارام دشتی
بروکسل ـ تظاهرات برای لیستگذاری سپاه ـ ۲۹ اسفند ۱۴۰۱ - قسمت آخر
ابوالقاسم رضایی معاون دبیرخانه شورای ملی مقاومت
هموطنان عزیز
دوستان و رفقا، خواهران و برادران عزیز
عید همه شما مبارک،
درود بر شما که عید را آنطور که شایسته این دوران است در جبهه و در کارزار سیاسی برگزار میکنید و به همه جهان و اتحادیه اروپا این پیام را میدهید که با این رژیم معامله نکنید، معامله با رژیم ایران یعنی معامله با سپاه پاسداران، یعنی معامله با خطرناکترین سازمان تروریستی جهان معاصر. شما آمدهاید بگویید تا بهار آزادی و نوروز خوشبختی را برای خلق اسیرمان به ارمغان نیاوریم و به حکومت سیاه آخوندها پایان ندهیم دمی از پا نمینشینیم. به اتحادیه اروپا میگوییم اگر میخواهید با مردم ایران همراه شوید سپاه پاسداران این تروریست بزرگ را در لیست سیاه قرار دهید.
راستی چه زیباست که شما ایرانیان غیور و غیرتمند دارید به جهانیان اعلام میکنید که عید ما عید فریاد است،
عید قیام است
عید انقلاب است،
وقتی ۸۰ کودک در همین ماهها بهدست رژیم بهشهادت میرسند، زمانی که جوانان ما بهدست دژخیمان چشمانشان را از دست میدهند، وقتی چوبههای دار در هر شهری بپاست و به دستور خامنهای دختران معصوم مسموم میشوند، مگر میتوان بهار و نوروز را جزء با همدردی با خیل عظیم قربانیان و بستگان آنها جشن گرفت.
خواهران و برادران عزیزم:
حضور شما در اینجا همگام با کانونهای شورشی یک بار دیگر از اراده ما و ملت ما برای سرنگونی رژیم آخوندی و طلوع خورشید آزادی خبر میدهد.
آری شما به گوش جهانیان رساندید که در ایران یک «انقلاب» جریان دارد که میخواهد بساط ولایت فقیه را از بن براندازد، انقلابی که پرچم پیشروی و شکافندگیاش بهدست زن ایرانی است. همان زنی که آخوندهای زنستیز تلاش کردند به قرون وسطا برگردانند و زنده به گور بکنند
بیلان قیام تنها به لرزه افتادن پایههای رژیم نبود بلکه راهحلهای استعماری و ارتجاعی و آلترناتیوهای قلابی که برای میوه چینی از قیام و در سودای بازگرداندن دیکتاتوری سلطنتی به راه افتاده بود رسوا شدند. همانها که با شعارهای بیهزینگی عملاً جوانان را به ترک خیابان دعوت و تیغ پاسداران را تیز میکنند.
آنها متحدان عینی رژیم برای پایان دادن به قیام بودند. اما مقاومت ایران و کانونهای شورشی و شما که جبهه پشتیبان آنها هستید، با پرداخت سنگینترین بها نشان دادید که پایداری و سازماندهی و پرداخت هزینه تنها راه استمرار قیام و سرنگونی رژیم است.
مرزهای انقلاب و ضدانقلاب و خلق و ضدخلق هر روز روشنتر شد بهنحوی که سیاست اصولی نه شاه نه شیخ که مقاومت ایران از ۴۲سال پیش بر آن پای فشرده بود امروز مرزهای مجاهدین و شورای ملی مقاومت را درنوردیده و بهمثابه یک شعار ملی و میهنی، فریاد همه گروهها و جریانها و عموم ایرانیان و ملیتهای تحت ستمی است که دل در گروی آزادی، استقلال و حاکمیت جمهور مردم دارند.
همزمان ظهور عناصر ظاهراً ریزشی رژیم که با مأموریت مشخص به خارج آمده و با «تویت» و «وکالت» در کنار بچه شاه به سازمان دادن این آلترناتیو ضدانقلابی پرداختهاند، هیچ ابهامی باقی نگذاشته است.
بگذریم که در این روزها بچه شاه ناگزیر پرده از چهره برداشت و گفت مردم لازم نیست به خیابان بروند تظاهرات بکنند، کشته بشوند و آسیب ببینند و کافی است که کشورهای غربی پولهای بلوکه شده ایران را به من بدهند تا به روشهای مناسب به کارگران ایرانی برسانم تا اعتصاب بکنند و رژیم سرنگون شود. این همان پیام پاسدار سلامی است که از جوانان خواست به خیابان نروند و خواستهایشان را از خانه دنبال کنند. پولهایی که پدرش از ملت ایران به سرقت برده کفاف نمیدهد، میخواهد پولهایی که خامنهای نتوانسته به سرقت ببرد به آنها بیفزاید.
مأموریت روشن است، کند کردن قیام و مقابله با مجاهدین و آلترناتیو دموکراتیک شورای ملی مقاومت. ما به رژیم میگوییم امروز همه مردم ایران از کرد و فارس و عرب و بلوچ، از آذربایجان تا تهران و خراسان یکصدا میگویند: «مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر» و بر عهد خود برای سرنگونی این رژیم پا می فشارند.
با کانونهای شورشی و یاران شورشگری همچون شما این توطئهها نه تنها در هم خواهد شکست بلکه صفوف خلق را از ضدخلق و صفوف انقلاب را از ضدانقلاب پالایش میکند و راه حاکمیت جمهور مردم را هموار میکند.
برادر مسعود چه زیبا گفت که
-گفتهایم و تکرار میکنیم که اصل موضوع «جبهه خلق» یا «جبهه مردم ایران» شامل تمام آنهایی است که خواستار سرنگونی دیکتاتوری و حاکمیت جمهور مردم ایران یعنی جمهوری «از طریق انتخابات آزاد، با رأی عمومی، مستقیم، مساوی و مخفی» هستند.
آری در آغاز ۱۴۰۲ با مردم و شهیدان انقلاب ایران عهد میبندیم که با تمام قوا نبرد برای آزادی را در صحنه داخلی و بینالمللی پیگیری کنیم و و بهای آن هر چه باشد بپردازیم.
گیسو شاکری:
در آستانهٔ سال نو، و تجدید حیات طبیعت، تجدید عهد میکنم با شما، با کانونهای شورشی، هستههای مقاومت، خانوادههای داغدار و ستمدیده و عزیز از دست داده، از کردستان تا بلوچستان و در سراسر ایران.
کرد و بلوچ برادرند تشنهٴ خون به رهبرند. با زنان شجاع، که حضورشان در خیابانها، لرزه بر تن فاشیستها و گشتاپوی خامنهای انداخته است. برای سرنگونی تمام و کمال این رژیم جنایتکار از پا ننشینیم. در ادامهٔ بیش از چهل سال مبارزه، ما امروز هم با تمام قدرت اینجاییم، ایستادهایم و خواهان گذاشتن سپاه جنایتکار پاسداران جمهوری اسلامی، در لیست تروریستی هستیم. پردهها از چهره و اهداف توطئهگر ارتجاع و استعمار کنار رفته است، مردم آگاه ما میدانند که آنها با تمام قدرت میکوشند که مانع انقلاب دموکراتیک مردم ایران شوند و با آلترناتیو سازی و جابهجایی و همکاری با ساواک و سپاه با شعار خشونت پرهیزی و انتقال قدرت یا همان پیوند ننگین و تاریخی شیخ و شاه، سدی در برابر مبارزات مردم شوند و جنایتکاران را در امان نگه دارند. صبر کنید نمیتونم ببینم. غافل از اینکه مردمی که شعار میدهند، سرخم قدغن، یعنی در برابر خم قدغن.
یعنی در برابر هیچ دیکتاتوری سرخم نمیکنند و با شعار مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر، و یاران ما در آتش، آتش جواب آتش.
همراه با جمعیت: یاران ما در آتش، آتش جواب آتش، یاران ما در آتش، آتش جواب آتش. یاران ما در آتش، آتش جواب آتش. یاران ما در آتش، آتش جواب آتش. یاران ما در آتش، آتش جواب آتش. تو دیکتاتور من آرش آتش جواب آتش. تو دیکتاتور من آرش آتش جواب آتش. گیسو شاکری: درود مخصوصی میفرستم، درود مخصوصی میفرستم به عزیزانم، دوستانم، رزمندگان اشرف زنده باشید. پیش بسوی انقلاب دموکراتیک و برابری و دموکراسی. مرگ بر جمهوری اسلامی، مرگ بر هر چی سپاهی جنایتکاره، برای اینکه این سپاهیا، سپاه، سپاه انقلاب پاسدار جمهوری اسلامی، در لیست قرار بگیره لحظهای از پا نمینشینیم. زنده باد آزادی، برابری. آزادی آزادی آزادی ای خجسته آزادی
دلارام دشتی:
تبریک به همه شما که در آستانه سال۱۴۰۲ در صحنه مقاومت برای سرنگونی منحوسترین دیکتاتوری تاریخ ایران حضور دارید. و صمیمانهترین تبریکها به کانونها و یگانهای شورشی که با پرداخت سنگینترین بها، با فروزان نگهداشتن آتش نبرد پایههای حاکمیت ستم و سرکوب خامنهای را، بهلرزه درآوردهاند تا بهاران آزادی را برای مردم ایران بهارمغان آورند. ما به شما طلایهداران افتخار میکنیم و تا تحقق آرمان والای ملت ایران از پا نخواهیم نشست.
ما اشرفنشانها در سال۱۴۰۱ در همراهی با سازمان پرافتخارمان و با تأسی به کانونهای شورشی سالی سراسر فراز را پشت سر گذاشتیم:
- با برگزاری صدها رشته آکسیون و تظاهرات توانستیم صدای قیامکنندگان را بهگوش همه جهانیان رساندیم.
تظاهرات وقفهناپذیر بهمدت ۹ماه در مقابل دادگاه استکهلم بر سر کیس دژخیم حمید نوری
دهها تظاهرات در بروکسل در اعتراض به معاهده ننگین برای آزادی دیپلمات تروریست اسدالله اسدی
تظاهرات پرشکوه در مونیخ در اعتراض به توطئه آلترناتیوسازیهای پوشالی
-ما توانستیم مرزبندی نه شاه نه شیخ، مرزبندی تاریخی ایرانیان برای نفی هر گونه دیکتاتوری و وابستگی، را مستحکم کنیم.
با تثبیت شعار مرگ بر ستمگر چه شاه باشد چه رهبر مقابل توطئههای ارتجاع و استعمار سد بستیم. این دستاورد کلان سیاسی، تضمین سرنگونی و آینده انقلاب است.
-با سختکوشی و مایهگذاری این مقاومت بود که ۲۲۹نماینده کنگره آمریکا با ثبت قطعنامه دوحزبی۱۰۰ با تأکید بر نفی دیکتاتوریهای سلطنتی و دینی، از طرح ۱۰مادهیی خانم مریم رجوی، برای آینده ایران و برپایی یک جمهوری دموکراتیک و حق دفاع مشروع در مقابله با سرکوب حمایت کردند. قانونگذاران اروپایی نیز با صدور قطعنامهها و بیانیههای مختلف از خواست دیرین مقاومت برای لیستگذاری سپاه پاسداران حمایت کردند.
دوستان عزیز
دستآوردهای کلان مقاومت ما در سال۱۴۰۱ بهویژه در قیامی که در هفتمین ماه آن هستیم، در ادامه مبارزات ۶۰ساله مجاهدین بهخصوص ۴۴سال نبرد سهمگین با نظام ولایت فقیه صورت گرفته. تشکیلات مستحکم مجاهدین و هزاران اشرفی عبور کرده از کوران بحرانها و توطئههای رنگارنگ دشمنان، گنجینه بیهمتای خلق ما در جنگ سرنگونیاند. آنها از همهچیز خود گذشتهاند تا همهچیز را برای مردم ایران بهارمغان بیاورند. قافلهسالار این کاروان صدق و فدا و تربیتکننده این نسل، مسعود رجوی است. همان شیر همیشه بیداری که سرسوزنی از منافع خلق قهرمان ایران کوتاه نیامده و خواهر مریم عزیز سمبل میتوان و باید که از او آموختهایم در راه آزادی ایران هیچ بنبستی را بهرسمیت نشناسیم.
یاران مقاومت
ما هواداران مجاهدین این مبارزه فشرده را نمیتوانستیم بدون پایبندی به یک تشکیلات مستحکم و منضبط پیش ببریم، متقابلا این مبارزه فشرده توان و صلاحیتهای تشکیلاتی و ایدئولوژیک یک به یک ما هواداران مجاهدین را ارتقا داد. بنحویکه برای سال۱۴۰۲ آماده پذیرش مسئولیتهای بیشتر، تعهدات بالاتر و مأموریتهای درخور دوران سرنگونی هستیم. ما با تأسی به مجاهدین با سختکوشی و فدای بیچشمداشت، چشمهایمان را فقط به قله آزادی خلق محروم ایران دوختهایم و تا آزادی خلق اسیر دمی از پا نمینشینیم.
در ساعات پایانی سال۱۴۰۱، امسال بر سفره قلبمان هفتسینی از ستارههای ایران: ساسان از رضوانشهر، سعید از اسلامآباد، سیاوش از تهران، سینا از کرمانشاه، سمیرا از خرمآباد، سمیه از کرمان، سالار از بوکان، سمانه از شیراز، سها از بستک، سپیده از مهاباد و سامر از زاهدان و صدها گل همیشه بهار را حک کردهایم. با این آرزو که نوروز آینده را در ایران آزاد همراه با مسعود و مریم و در کنار خلق محبوبمان جشن بگیریم.
قسم به خون یاران ایستادهایم تا پایان
میجنگیم، میرزمیم ایرانو پسمیگیریم