Loading...

۹ اسفند سالروز کودتای نافرجام شاه علیه مصدق در سال ۱۳۳۱

image
۱۰ اسفند ۱۴۰۰

۹ اسفند سالروز کودتای نافرجام شاه علیه مصدق در سال ۱۳۳۱

۶۰ سال پیش همچین روزی که بعدا با کودتای ۲۸ مرداد تکمیل شد, شاه طاقچه بالا گذاشت و گفت که من می خوام مملکتو ترک کنم, ادا و اطوارهای اون زمان شاه که بعد لات و لمپنهای اون روزگار سردسته شونم اون زنک معروف در دربار شاه بنام ملکه اعتضادی, اینا دور کاخ مرمر جمع شدند و آخوندای اون روزگار و لات و لمپنهای اون روزگار, غوغا به پا کردند که ما نمی گذاریم اعلیحضرت برود مملکت بی صاحب میشه و مصدق کشور رو تحویل کمونیستها می ده اون زمان بحث تروریسم نبود, بجای تروریسم برچسب روزگار چون زمان استالین هم بود و اتحاد شوروی کمونیسم بود یه سناریوی کاملی برای کودتا چیده بودند که از اونجا برن از کاخ مرمر نزدیک نخست وزیری مصدق را اونجا ساقط کنند, چون هنوز فضای اختناق نبود, جوانها و ملیون اون روزگار بهم گشتند دکتر فاطمی شهید هم بود و این کودتا را خفه کردند یعنی آخوندها و لات و لمپنها و آن زنک درباری در حقیقت طناب داری درست کرده بودند برای مصدق که در روز ۹ اسفند در هم پیچیده شد.

 

پیام دکترمصدق در باره توطئه ۹ اسفند ۱۳۳۱

روز نهم اسفند گذشته عده ای جلوی کاخ اختصاصی آمده بودند و قصدشان این بود که در موقع خروج از کاخ کار مرا یکسره سازند ولی به هدف نرسیدند پس از آن جلوی خانه خود اینجانب آمدند و باز کامیاب نشدند افرادی که مقابل در معمولی که سمت جنوب کاخ است جمع شده بودند به محض اینکه اتومبیل به سمت در شمالی حرکت نمود دنبال آن آمدند ولی قبل از اینکه به آنجا برسند اینجانب سوار شده به خانه مراجعت کردم و آنها در جلوی همان در توقف نمودند که بعد شنیدم گفته بودند مرغ از قفس پرید جمعیت به در خانه اینجانب هجوم آوردند در اینجا لازم است گفته شود که در پیشاپیش این عده چند نفر افسر حاضر به خدمت و بازنشسته و چند تن چاقوکش معروف حرکت و قریب یکساعت سعی میکردند که در را شکسته وارد خانه شوند ملت بیدار ایران کاملا به حقیقت امر واقف بوده و همانطوری که تا کنون اقدامات عمال بیگانه را نقش بر آب کرده است این بار هم نخواهد گذاشت که دشمنان ایران به هدف خود رسیده و نهضت ملی ایران را با شکست مواجه سازند

 

تا بنگرید تاریخ ایران و تاریخ مبارزه مردم ایران در همین دوران معاصر مملو از این چیزهاست با یک تفاوت مهم که جای مجاهدین توش خالی بوده است.

 گفتم کارزار سرنگونی که داریم آکنده از این چیزها خواهد بود, عین واقعیته چون اگر رژیم این کارها رو نکنه واقعا سرش به باده جنبش انقلابی که بیشتر از بقیه در تاریخ معاصر ایران دوام آورد سردار جنگل بود میرزا کوچک خان. هرچند که وقت کم است اما من یک حکایتی از اون برای شما خواهم خواند تا بنگرید که چه میگویم چون ارتش جنگل هفت سال دوام آورد و در سال ۱۳۰۰ که الان ۹۱  سال گذشته با شهادت میرزا به پایان رسید. هفت سال در معیارهای آن روزگار خیلی زیاد بود. بعد مجاهدینی آمدند که هفت تا هفت سال ۴۹ سال تا به الان در برابر شاه و شیخ و توطئه های هر روز و هرشب و هر هفته و هر ماه و هر سال دوام آوردند با همان جان کلام. هفته پیش که سوم اسفند بود روز کودتای رضاخان بود در سال ۱۲۹۹، داستان را برایتان میگویم و بعد دوباره یادتان بمونه که برمیگردیم به همین مونیسم سیاسی و استراتژیک و ایدئولوژیک تا ببینید که کارزار سرنگونی تا کجا واقعی و جدی است و بعدتازه آدم درک جدیدی پیدا میکنه از ارزش و آثار خونی که دادید و درد و رنج و محدودیتی که تحمل می‌کنید. اگر که روسها خیانت نمی‌کردن در آن روزگار که خودش داستان کشاف و جداگانه ای دارد جمهوری انقلابی ایران که سردار جنگل اعلام کرد و رشت و گیلان رو فرا گرفت حتما به پیش میرفت. حنیف بنیانگذار و مجاهدین هم محصول اون تجارب هستند که به جمع بندی اون تجارب نشستند. وقتی که اون زمان هم کار سخت میشد حتما تو آموزشهاتون خوانده اید دیگه فرصت طلبی و خیانت‌ها شروع می‌شد اما تشکیلاتی و انقلابی در کار نبود هرچند که تا بخواهید خون و فدا فرزندان ایران برای آزادی میهن‌شون که دریغ نمی‌کردند. اگر به شما تروریست می‌گفتند تا بخواهید آن زمان روی سردار جنگل هم تجزیه طلبی و تجزیه کردن ایران و این مارکها هم بود.

.................................

اگر روح واحد و خون واحدی رو که تو همه این بحث‌ها تو همه این راه حل‌ها جاری و ساری است نگاه بکنیم یک چیز بیشتر نیست. سرنگونی.

رژیم که عقلش کم نیست چرا خط بسته در سوریه و عراق و لیبرتی رو هدف قرار میده آخه عقلش که کم نیست برای اینکه تهران رو به گفته خودش از دست ندهد.

کاش که شرایط انقلاب ایران هم ساده می بود چقدر خوب مثل تونس چند هفته ای تموم میشد. چقدر خوب مثل مصر ولی آخه ما اینها رو سی و چند سال پیش در زمان شاه کهنه کردیم گذروندیم. یا حتی مثل قذافی

فرقش با شرایط ما چیست؟ آخه رژیمش یک رژیم دیکتاتوری شناخته شده معمول مثل قذافی نیست نتیجه: تمامی بار تا وقتی طلسم اختناق بشکند تمامی بار در قسمت سازمان یافته بر عهده شما و در قسمت سازمان نایافته بر عهده خلق شماست. چرا؟ این چه مشیت است؟ این چه حکایت است؟ حکایت خمینی و سلطنت مطلقه فقیه که خطش رو به قول خودش نه در مهران و شلمچه در اشرف و بغداد و لیبرتی و دمشق و بیروت و غزه می‌بندد اگر که نبندد تهران از دست می‌رود. این همه داستان است مثل زمانی که ۸ سال جنگ رو سرپوش اختناق کرده بود. به همین دلیل گفتم که در حالیکه همه اطرافیان خامنه ای می‌گویند آقا این احمدی نژاد رو خیلی اذیت می‌کنه برکنار کنیم میگه نه. چرا؟ چون از سر برداشتن قیام می‌ترسد به هر دلیل و بهانه ای از انفجار بشکه باروت.

یادتون باشه در اثر یک اشتباه در سال۸۸ مناظرة سران رژیم، یعنی کاندیداهای ریاست جمهوریش، دیگ بخار نظام، سوپاپ اطمینانش‌رو پس زد، بر اثر یک مناظره، و قیام‌ها زیر پوش انتخابات ریاست جمهوری همین رژیم، کاندیداهایی که از همین فیلتر  ولایت  فقیه رد شده بودند و به قول خودشون، اعتقاد قلبی و التزام عملی به  ولایت  فقیه داشتند، از همین جا سر باز کرد. اما، اما در عین حال که 6ماه هم ادامه پیدا کرد دشمن شما توانست مهارش کنه. اگر اون زمان وسط سبزینه بازاری که پهن شده بود، شما میگفتید راه حل ارتش آزادی است به شما میخندیدند. یادتون هست امر اون قدر مشتبه بود که گمان این میرفت که حتی طلسم اختناق ممکن است شکسته باشه یا بشکنه، اما این طور نبود، چون دشمن پاتکشو نکرده بود، هنوز. خیلی خوب میشناخت که سران اون چیزی که بهش میگفتند جنبش سبز کی ها هستند و چگونه میشه اونها رو مطیع کرد، تا اون حدی که بعداً بروند بگویند راهپیمایی سکوت، اون هم تو پیاده رو، اون هم بدون هرگونه شعار! یاللعجب! یعنی رژیمی که این طوری پشت اسد هست، با راهپیمایی سکوت، اون هم تو پیاده رو ، بدون هر گونه شعار، از میدان به در میرود؟! 

دوباره برمیگردم به این که کاش در ایران هم شرایط ساده میبود، در این صورت جهان نیازی هم نداشت که طبق متونی که خوندیم، این چنین رو به شما بگوید که آیندة این منطقه،  تا حدود زیاد و خیلی زیاد، بسته به شما، بسته به مجاهدین و نبردی است که شما پیش میبرید. یا باید فرض کنیم که اینها مبالغه میکنند، یا تعارف میکنند، یا نه از سر نیاز به این حقیقت رسیده اند، چون الان دیگه کسی شک نداره که اگر رژیم رو برداریم، دستش رو از پشت سوریه، خب طرف پارسال سقوط کرده بود، نه امسال، چون رژیم چی کار میکنه مگه؟ تمام دار و ندار و منابع و اموال ملت ایران رو در خدمت صدور ارتجاع و تروریسم گذاشته است. این ذاتی  ولایت  فقیهه. صدور ارتجاع رو ازش بگیرید، خب جنگ ۸سالهیی در میان نیست. حالا میخوام برگردم بگویم که مکانیسم‌ها و تاکتیک‌ها رو که ما تعیین نمیکنیم. دشمن با کارهای خودش تعیین میکند، بهتره بگم دیکته میکند. کافیه چشم داشته باشیم، ببینیم. کاش که اصلاً لازم نبود که ما به عراق بیائیم. من که روز اول گفتم، کاش اصلاً لازم نبود که وارد انقلاب مریم بشیم. دیگه بیشتر از این که نمیشه گفت، اما بحث این چیزها نیست، بحث چنان که دیدید، امروز کشیده به اینجا که اون سناتور آمریکایی گفت ما گشتیم و دیدیم که رژیم همه رو از دور خارج کرده و انتخاب بین آلترناتیوهای مختلف نیست. بلکه تنها آلترناتیوه و صورت مسأله هم چنان که حتی شخصیت‌های رسمی و غیررسمی آمریکایی میگویند فقط مردم ایران یا مجاهدین خلق ایران یا شورای ملی مقاومت ایران نیستند، همة دنیاست، انگلیسی همینو میگه، آمریکایی همینو میگه، فرانسوی همینو میگه، اون که پارلمان اروپاست همینو میگه، و الی آخر…

برادران عربمون هم که از قبل میگفتند، نخست وزیر قبلی الجزایر همینو میگه، نمایندگان مصری و اردنی همین را میگویند. یمن و سوریه و فلسطین هم همچنین!     

در بحث‌های قبلی دیدیم که بنیانگذار سندیکای قضات فرانسه گفت که

 

فرانسوا كلكومبه بنيانگذار سندیکای قضات فرانسه

 این تنها نمونه در تاریخه، پس جوابش هم همین مجاهدین هستند و انقلاب مریم،

......................................

یادتون هست که در بحث‌های قبلی بعد از  ابلاغیه گفتیم پایه را بر این بگذاریم که شبه اوین، تا کمربندها را هرچه محکمتر بکنیم والا خب تو این دود و دم آدم فرو می رود. بگذریم که شرایط متفاوته ولی این رو گفتیم که بگوییم بالاتر از سیاهی رنگی نیست. چون با دشمنی طرف هستیم که با سوءاستفاده از اسلام اصلا چوب زیربغلش و ریح و روح حیاتش صدور ارتجاع و تروریسم و خط بستن در بیرون مرزهای ایرانه.

حتما دیده اید که اون رئیس بخش محرمانه اطلاعات مرکزی آمریکا در دولت بوش اون کنفرانس بین المللی جان سانو گفت که همچنان که تغییرات اساسی در سراسر خاورمیانه روبه افزایش است یک نبرد سری در واشینگتن و سایر پایتخت‌های جهان در رابطه با آینده سیاست نسبت به ایران در جریان است.  که به لحاظ استراتژیک مهمترین و خطرناکترین حکومت در منطقه است. وزارت اطلاعات رژیم ایران به طور  تمام عیار درگیر این جنگ است در واقع به طور علنی آن را هدایت می‌کند. در ایران وزارت اطلاعات و همچنین اطلاعات سپاه پاسداران شامل نیروی قدس تحت نظارت مستقیم ولی فقیه خامنه ای عمل می کند.

در کانون این صحنه نبرد حول آینده ایران سازمان مجاهدین خلق قرار دارد. این سازمان از لیست گروه‌های تروریست خارجی خارج شد ولی هنوز یک بسیج تبلیغاتی عظیم و به شدت فعال حول آن وجود دارد که آبها را گل آلود کرده است. من در خارج از آمریکا علیه وزارت اطلاعات رژیم ایران کار کرده ام، با شیوه کار آنها آشنایی دارم، آنها در امردروغ پراکنی علیه مخالفان خود بسیار متبحر هستند. در حقیقت بزرگترین اداره در وزارت اطلاعات ایران همین اداره دروغ پراکنی است.  آنها از جنگ روانی و اطلاعات غلط علیه مخالفان خود استفاده می‌کنند، آنها همچنین رسانه ها را در سایر کشورها مورد نفوذ قرار می دهند تا تصویر بهتری از رژیم نشان بدهند، آنها از خبرگزاری‌ها نظیر خبرگزاری مهر استفاده می‌کنند تا داستان های دروغ در مورد سازمان مجاهدین خلق در رسانه ها پخش کنند تا آنها را  بی اعتبار کنند، وزارت اطلاعات، سازمان مجاهدین خلق را به صورت بزرگترین خطر یگانه برای رژیم‌شان می داند و بدین خاطر به هر کاری دست خواهد زد تا دروغ علیه آن پخش  کند 

آنها یک سرویس بسیارپیچیده هستند و وقتی می خواهند رسانه ها و سیاست‌گزاران،  دروغهایشان را باور کنند به صورتی ماهرانه عمل می کنند. دروغ‌ها نه فقط در وب سایتهای مختلف، بلکه توسط رسانه های اصلی  نظیر سی ان ان ، نیویورک تایمز  نیز استفاده  می شود،  این رسانهها به طور عام درستی این اتهام‌ها را مورد کنکاش قرار نمی دهند و همچنین روی  قضاوت افسران اطلاعات با تجربه تکیه نکرده اند.

یک تکنیک که وزارت اطلاعات به خوبی از آن استفاده کرده چیزی است که ما به آن پرچم کاذب می گوییم انها آدمها را طوری جا می زنند که وانمود کنند افراد دیگری هستند مثلا از اعضای جنبش سبز هستند یا از اعضای مجاهدین خلق هستند.  در حقیقت منابع رسانه های آمریکا در رابطه با مجاهدین تنها تکرار کننده حرفهای وزارت اطلاعات بوده اند. گروههای پوششی و نمایندگانی که به جای وزارت اطلاعات عمل می کنند خود را به صورت سازمانهای ایرانی ـ آمریکایی یا آکادمیسین‌های معتبر نشان می دهند. وزارت اطلاعات در جوامع ایرانی خارج از ایران نفوذ می کند ، آنها از شیوه های مختلف استفاده می کنند. در فرانسه سازمانی هست به نام ”حمایت از پناهندگان ایرانی” که وزارت اطلاعات توسط آن تلاش می کند ایرانیان را به استخدام خود درآورد تا علیه ایرانیان در فرانسه جاسوسی کنند. من به اطلاعاتی که برای سالیان استفاده شد تا مجاهدین خلق را به عنوان یک سازمان تروریستی دسته بندی کند نگاه کردم. برپایه ۳۰ سال تجربه حرفه یی ام در کار اطلاعات. من هیچ چیزی در این اطلاعات ندیدم که حتی به میزانی ناچیز  دلیلی برای تروریست بودن سازمان مجاهدین ارائه کند این کار برای مقاصد سیاسی صورت گرفت.

هرچند سرویس اطلاعاتی رژیم ایران دارای مهارت‌های قابل توجهی در جاسوسی است اما قادر به پوشاندن حقیقت نیست.

حقیقت اینست که سازمان مجاهدین خلق ایران صلحجو، دمکراتیک و غیرخشونتگراست، به بیانیه جهانی حقوق بشر به کنوانسیونها و میثاقهای بینالمللی متعهد است و  این یک سیاست داخلی و خارجی بر پایه همزیستی مسالمت آمیز را ترویج میکند، کمپ اشرف و در امتداد آن کمپ لیبرتی یک مکان نیست یک عقیده و یک روح در تمامی انسانهای آزادیخواه است،

 

 جان سانو- رئیس بخش محرمانه اطلاعات مرکزی در دولت بوش کنفرانس پاریس- ۲ فوریه ۲۰۱۳

در کانون این صحنه نبرد حول آینده ایران، موقعیت سازمان مجاهدین خلق قرار دارد. خوشبختانه این سازمان از لیست گروههای تروریست خارجی خارج شد ولی هنوز یک بسیج تبلیغاتی عظیم بشدت فعال وجود دارد که آبها را گل آلود کرده است.

من در خارج آمریکا علیه وزارت اطلاعات رژیم ایران کار کردهام و با شیوه کار آنها آشنایی دارم. آنها در امر دروغپراکنی علیه مخالفان خود بسیار متبحر هستند. در حقیقت، بزرگترین اداره در وزارت اطلاعات ایران همین اداره دروغپراکنی است. آنها از جنگ روانی و اطلاعات غلط علیه مخالفان رژیم استفاده می‌کنند. آنها همچنین رسانه ها را در سایر کشورها مورد نفوذ قرار میدهند تا تصویر بهتری از ایران نشان بدهند. آنها از خبرگزاریها نظیر “خبرگزاری مهر” استفاده میکنند تا داستانهای دروغ در مورد سازمان مجاهدین خلق در رسانه ها پخش کنند تا آنها را بی اعتبار کنند. .....وزارت اطلاعات، سازمان مجاهدین خلق را بصورت  بزرگترین خطر یگانه برای رژیمشان میداند و بدین خاطر به هر کاری دست خواهد زد تا دروغ علیه آن پخش کند.

........................

همچنین وزارت اطلاعات در جوامع ایرانی خارج از ایران نفوذ میکند. آنها از شیوههای مختلف استفاده میکنند و حتی همینجا در فرانسه سازمانی هست بنام “حمایت از پناهندگان ایرانی” که وزارت اطلاعات توسط این سازمان تلاش میکند ایرانیان را به استخدام خود در آورد تا علیه ایرانیان در فرانسه جاسوسی کنند.

..........................

-کمپ اشرف و در امتداد آن کمپ لیبرتی یک مکان نیست، بلکه یک عقیده و یک روح  در تمامی انسانهای آزادیخواه است.

 

بعد دیدیم که رئیس قبلی سازمان ضدجاسوسی فرانسه پرده ای را کنار زد و گفت

 

استاندار ايوبونه رئیس قبلی سازمان ضدجاسوسی فرانسه(د. اس. ت)

 آقا دیگه بیائید بس کنید این اشتباه استراتژیکی را باید اولش به سرویسهای امنیتی کشور خودمون دستور داده بشه که آقا رابطه تون رو با وزارت اطلاعات قطع کنید، گفت ما نمیتوانیم بیش از این با این سرویسها کار کنیم و نباید در مقابل لابیهای رژیم ایران که در وزارت امور خارجه خودمون هستند کوتاه بیائیم، تقریباً ده سال پیش هم دولت آمریکا و هم دولت فرانسه هر دو در یک کثافتکاری شرکت کردند با رژیم ایران همکاری کردند و با وزارت اطلاعات ایران هماهنگ کردند که به دو تهاجم علیه سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت ایران دست بزنند،

 

 استاندار ايوبونه رئیس قبلی سازمان ضدجاسوسی فرانسه(د. اس. ت) ۲۰فوریه ۲۰۱۳ (۲ اسفند۹۱)-

.. و اینجا، یک نکته کاملاً شوکه کننده وجود دارد: وقتی نگاه می‌کنیم، که تقریباً ده سال پیش، هم دولت آمریکا و هم دولت فرانسه، هر دو در یک کثافت کاری شرکت کردند، آنها با رژیم ایران همکاری کردند و چطور سرویسها با واواک هماهنگ کردند که به دو تهاجم علیه سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت ایران دست بزنند.

................................

نباید در مقابل لابی های رژیم ایران که در وزارت امور خارجه هستند کوتاه بیاییم. چرا که باید این موارد را با نام خودشان صدا زد و باید گفت این دیپلوماتها یا این رؤسای شرکتهای بزرگ مثل توتال – من این اسمها را بر حسب تصادف نمیگویم – باید اینها را هم مجبور کرد رابطه ویژه خود با رژیم ایران را متوقف کنند.

 

راستش را بخواهید این بهای سنگین و خونینی است که مجاهدین در پایداری پرشکوه یک دهه پرداخت کرده اند و حالا گام به گام پرده ها کنار زده میشود و حقیقت مثل روز روشن در مقابل دیدگان جهان و جهانیان قرار میگیرد، بله، از این به بعد هم همینطوری خواهد بود ای برادران و ای خواهران، با یادآوری بهای سنگین و خونینی که دادیم با ارج و قرب شهیدان با درد و رنج مجروحان با همه محدودیتهایی که هر روز و هر ساعت و هر دقیقه تحمل کرده اید و میکنید قبل از هر چیز روشن باشه که این قیمت نبرد سرنگونیست که میپردازیم

 رسالت و تعهد و مأموریتی است که به نحوي شگفت در تاریخ معاصر بر دوش ما گذاشته شده چقدر ستایش کردنی و شگفت و شکوهمند است که مجاهدین تا اینجا دوام آوردند و با انقلاب مریم پرچم آزادی مردم ایران رو در اهتزاز نگه داشتند به نحوی که امروز دشمن‌شون رو وادار میکنن به خطاهای ناگزیری که بالفعل چیزی جز حماقت سیاسی و حماقت استراتژیک نیست، بله ما با عزم جزم با شعار جنگ صدبرابر کارزارهای سرنگونی رو یکی بعد از دیگری ادامه خواهیم داد