سخنراني حسن روحاني در سازمان ملل متحد
با كمال تأسف، تروريسم، جهاني شده :«از نيويورك تا موصل، از دمشق تا بغداد، از شرقيترين تا غربيترين نقطه جهان، از القاعده تا داعش». افراطيون جهان، يكديگر را يافتهاند و ندا سر دادهاند كه :«متحد شويد». اما آيا ما در برابر افراطيون متحديم؟
همه آنان كه در ايجاد و تقويت اين گروههاي تروريست نقش داشتهاند، بايد به اشتباهات خود در پديدار شدن افراطيگري اعتراف كنند و نه تنها در پيشگاه گذشته كه در برابر آينده هم عذرخواهي كنند.براي مقابله اصولي با تروريسم، بايد ريشههاي آن را شناخت و چشمههاي آن را خشكاند. تروريسم در بستر فقر،بيكاري، تبعيض،تحقير و بي عدالتي ميرويد و با فرهنگ خشونت رشد ميكند.
براي ريشهكنكردن تروريسم بايد عدالت و توسعه را گستراند و از تحريف اديان الهي براي توجيه قساوت و بيرحمي جلوگيري كرد. درد بزرگتر آن است كه اين تروريستها به نام دين، خون ميريزند و به نام اسلام سر ميبُرند.
ميخواهند اين حقيقت مسلّم تاريخ را پوشيده نگه دارند كه بر اساس آموزه همه پيامبران الهي از ابراهيم و موسي تا عيسي و محمد، كشتن يك انسان بيگناه همانند كشتار همه بشريت است من در شگفتم اين گروههاي آدمكش، گروه خود را اسلامي مينامند و شگفتآورتر آنكه رسانههاي غربي نيز درهمراهي با آنان، اين نام مجعول را كه تنفر همه مسلمانان را برميانگيزد، تكرارميكنند؛ غافل از آنكه مسلماناني كه هر روز خداي خويش را به صفت رحمانيت ياد ميكنند و از پيامبر خويش درس عطوفت و محبت آموختهاند، اين افتراءها را،بخشي از پروژه اسلامهراسي ميشمارند.
اشتباهات راهبردي غرب در مسائل منطقه خاورميانه و آسياي مركزي و قفقاز، اين نقطه از جهان را به بهشت تروريستها و افراطيون بدل كرده است. تجاوز نظامي به افغانستان و عراق و مداخلاتهاي نادرست در تحولات سوريه نمونههاي روشني از اين راهبرد غلط در منطقۀ خاورميانه است. اتخاذ رويكردهاي غير مسالمتآميز و تجاوز و اشغال نظامي، از آنجا كه معيشت و حيات مردم عادي را هدف قرار ميدهد، پيامدهاي رواني و رفتاري متعددي را در پي دارد كه امروز، بُروز آن را به صورت خشونت و آدمكشي در منطقۀ خاورميانه و آفريقا، مشاهده ميكنيم؛ كه حتي برخي شهروندان ساير نقاط جهان را هم، با خود همراه كرده است. موضوع هستهاي،يك راه حل بيشتر ندارد و آن فقط مذاكره است
در منطقه پرآشوب و پرتلاطم خاورميانه، ايران يكي از با ثباتترين و امنترين كشورهاي اين منطقه است همه كشورهاي منطقه بايد در نظر داشته باشند كه همه ما در يك كشتي نشستهايم، در مسائل سياسي و اجتماعي تا امنيتي و نظامي. همۀ ما نيازمند همكاريهاي گسترده براي دستيابي به تفاهم مشترك و دائمي هستيم.
هرگونه تأخير در حصول توافق نهايي تنها هزينهها را بالا ميبردما در يك سال گذشته، به شفافترين گفتوگوها، براي اعتمادسازي در موضوع هستهاي ايران دست زدهايم و نه در اثر تهديد و تحريم كه بر مبناي ارادۀ ملت خود، مذاكره جدي و صادقانه را در دستور كار قرار دادهايم؛ زيرا بر اين باوريم كه موضوع هستهاي يك راهحل بيشتر ندارد و آن فقط مذاكره است و اگر برخي درتخيل خويش، به راههاي ديگري ميانديشند،در اشتباهند.موضوع هستهاي يك راهحل بيشتر ندارد و آن فقط مذاكره است.هرگونه تأخير در حصول توافق نهايي، تنها هزينهها را بالا ميبرد و اين هزينهها نه فقط بر ما كه بر اقتصاد و تجارت طرف مقابل و بر توسعه و امنيت منطقهاي تحميلميشود و هيچكس نبايد در اين حقيقت ترديدي داشته باشد كه مصالحه و توافق با ايران، به نفع همگان به خصوص كشورهاي منطقه است...».
خبرگزاري تسنيم 3 مهر 1393ـ25 سپتامبر 2014