کوشش ميلياردرهاي طرفدار اسرائيل در امريکا براي راه انداختن جنگ عليه ايران
آنها اينکار را ميکنند چون ميپندارند اين بهترين کار در خدمت به اسرائيل است. اينطور مينمايانند که کاخ سفيد نيز پشتيبان کوشش آنها است. حکومت امريکا رياکارانه اطلاعات را بسود هدفهاي خويش بکار ميبرد. توضيح اينکه در همان حال که انتشاردهندگان اطلاعات طبقه بندي شده را تحت تعقيب قرار ميدهد، خود از آنها در پيشبرد سياست خويش استفاده ميکند. اين ميليادرها به اين گونه اطلاعات دسترسي دارند و از آنها در جنگ با ايران سود ميجويند.
● قدرت و ثروت گروههاي ضد ايران و دسترسي بدون رقيب آنها به حکومت امريکا و اطلاعات سري مانع از آن ميشود که سياست تفاهم با ايران، برپايه منافع امريکا و ايران، نتيجه بدهد. کنگره و وسائل ارتباط جمعي امريکا نيز دستيار اين گروهها هستند. ايپک (AIPAC ) و بنياد آموزشي وابسته به آن، در طول ۳ سال گذشته، بر «خطر ايران» متمرکز شدهاند. اين لابي اسرائيل يک بودجه ۹۰ ميليون دلاري دارد که مؤسسه سياست خاورميانهاي، ۸٫۷ ميليون دلار کمک ميکند.
● The American Enterprise Institute's (AEI) يک بودجه ۴۵ ميليون دلاري دارد که ميلياردرهاي حامي ايپک ميپردازند. اين مؤسسه که به محافظه کاران جديد متعلق است نيز در اين جنگ شرکت دارد.
● ديگر اطاقهاي فکر، از جمله مؤسسه Heritage and Hudson در واشنگتن نيز در جنگ برضد ايران شرکت دارند. و باز مؤسسه Saban که ميلياردر امريکائي- اسرائيلي، Haim Saban ايجاد کردهاست هم در اين جنگ است. سازمانهاي يهودي سنتي، از جمله، Anti Defamation League و کنفرانس رؤساي سازمانهاي عمده يهودي و اعضاي يهودي کنگره امريکا در اين جنگ هستند و دسترسي بدون رقيب، به کاخ سفيد و کنگره و وسائل ارتباط جمعي دارند.
● همه گروهاي طرفدار اسرائيل و ضد ايران تاکتيکهايي براي وارد آوردن فشار به کنگره بکار ميبرند و موضوع ايران را موضوع اول مباحث سياسي کرده و نگاه داشتهاند. از ۲۰۱۲، بدين سو، در کنگره، ۳۶ شهادت عليه ايران و ۷ جلسه پرسش و پاسخ در سنا به ايران اختصاص يافتهاند. اين گروها موفق شدهاند اکثريت دو مجلس امريکا را بر ضد ايران کنند و مجازاتها برضد ايران را به تصويب برسانند. بدينسان، دموکراسي که راهبر آن بايد منافع ملي باشد، پول و گروههاي فشار شدهاند.
● گروهي که کمتر شناخته شده و برضد ايران عمل ميکند و بودجهاي ۲ ميليون دلاري بيش ندارد، «متحد برضد اتم ايران » (UnitedAgainst Nuclear Iran (UANI است. اين گروه در محاکمه نيويورک دخالت داشت. مرکز اين گروه در ساختمان راکفلر سنتر در شهر نيويورک است و کارشناسانش در کميسيونهاي کنگره امريکا در باره ايران «نظر کارشناسانه» ارائه ميدهند. در سه نوبت اخير ، کارشناسان اين مؤسسه بودهاند که در سنا شهادت دادهاند. کارکنان اين مؤسسه در وسائل ارتباط جمعي نيز فعالند. شرکتهاي طرف معامله با ايران را، به اين عنوان که تحريمها را رعايت نکردهاند، لو ميدهند و ادعايشان ايناست که کار حرفهاي خود را انجام ميدهند.
ويکتوررستيس، ميلياردر يوناني تبار، در سال ۲۰۱۳، UANI را تحت تعقيب قرارداد. بدينخاطر که اين مؤسسه و کاپلان، ميلياردر امريکائي که مرکز فعاليتهايش نيويورک است و سابق کارش بهره برداري از منابع نفت و گاز بوده و اينک سنگهاي قيمتي است، جعل سند ميکنند و بکار ميبرند و اين کارشان به او و کارش زيان رساندهاست. همسر کاپلان، دافنه Daphne ، اسرائيلي است و با دولت اسرائيل در چندين طرح همکاري دارد.
توجه وزارت دادگستري امريکا به محاکمه UANI جلب شد زيرا مدارک موضوع نزاع، مدارک سري دولتي بودهاند درباره شرکتهاي امريکائي در رابطه با رعايت نکردن مجازاتهاي وضع شده برضد ايران. بنابراين، منبع آنها وزارت خزانه داري امريکا بوده و مؤسسه از آنجا اين مدارک را بدست آوردهاست.
رستيس از کاپلان نيز شکايت کردهاست بخاطر اينکه مغز اين مؤسسه است و خود او گفته است ما، يعني او و UANI بيشتر از هر گروه ديگري در امريکا، برضد ايران کار مؤثر انجام دادهايم. کاپلان همچنين مارک والاس، مدير UANI، را در ۶ شرکت از شرکتهاي خويش، مديريت بخشيده و از قرار بنا است او را مدير عامل هاروارد بلفر سنتر کند که رئيس گاري سمور است.
کاپلان رقيب رستيس است. وکيل رستيس ميخواهد دو امر را ثابت کند: اول اينکه حکومت امريکا به مؤسسه UANI در خلافکاريهايش کمک ميرساند و اين مؤسسه را کساني چون کاپلان حمايت ميکنند که اين مؤسسه در خدمت منافع آنها است: اين مؤسسه در خدمت اسرائيل، در واقع، دستيار موساد، سازمان جاسوسي و ضد جاسوسي اسرائيل است. طرفه اين که مير داگان رئيس پيشين موساد، و ژوزف ليبرمن، سناتور پيشين و دونيس روس، ديپلمات ارشد پيشين، که هردو سخت دلبسته اسرائيل و در خدمت منافع آن هستند و به اطلاعات دولتي دسترسي دارند، مشاوران اين مؤسسه هستند.
● و اما سازمان مجاهدين خلق،در خدمت گروههاي بالا است، سازمان مجاهدين خلق، يک گروه تروريستي ايراني است که (در آغاز فعاليتهايش)، ۶ امريکائي را کشته است و (پس از استحاله)، دستيار اسرائيل در کشتن دانشمندان ايراني شدهاست. اين گروه، از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۲، در فهرست سازمانهاي تروريست وزارت خارجه امريکا بود. وقتي هيلاري کلينتون وزير خارجه امريکا شد، به تقاضاي دوستان اسرائيل در کنگره امريکا و نيز بخش وسيعي از مقامات دولتي که بسياري ازآنها دستمزدهاي سخاوتمندانه از مجاهدين خلق گرفتند، تا مدافع آنها بگردند، اسم اين سازمان از فهرست خارج شد. کساني که سخاوتمندانه دستمزد گرفتهاند، از جمله، عبارتند از جيمس وولسي، رئيس پيشين سيا و رودلف جيولاني، شهردار سابق نيويورک و هوارد دين فرماندار پيشين ورمونت و لوئي فري Louis Freeh مدير دفتر تحقيقات فدرال و جان بولتون، سفير پيشين امريکا در سازمان ملل متحد. حاميان سازمان مجاهدين در کنگره و بيرون از آن، مدعيند که انگيزه اول آنها بر حمايت ايناست که اين سازمان دشمن رژيم ايران است. و تاريخچه ضد امريکائي و تروريست بودن اين سازمان را از ياد ميبرند.
● حاميان سازمان مجاهدين خلق همچنين از ياد ميبرند که اين گروه اينک يک فرقه شدهاست و اعضائي را که مخالفش ميشوند ميکشد و در ايران از هيچگونه حمايت سياسي برخوردار نيست. چنين است رفتار سياستمدار سالاري فاسد واشنگتن که بجاي طرد اين سازمان از آن حمايت ميکند. بازوي سياسي سازمان در پاريس است و مدتهاي درازي است که برضد ايران عمل ميکنند و در اين ضديت، دستيار اسرائيل هستند گفته ميشد که حکومت اسرائيل و ميلياردرهاي امريکائي خرج اين سازمان را مي دهند.
● گفتگو کنندگان ايراني با کشورهاي ۵+۱ پذيرفتهاند که غني سازي اورانيوم را به ۵ درصد محدود کنند و مهار کامل آژانس بينالمللي انرژي اتمي را بر فعاليتهاي خود بپذيرد. اما امريکا همچنان در ترديد است...».
اينترلينك14 شهريور 1393 - 5 سپتامبر 2014