Loading...

آخوند جلاد موسوی تبریزی دادستان کل رژیم در دهه ۶۰ : اگر سپاه و کمیته با هم نبود در مقابل مجاهدین می باختیم

image
۲۴ اسفند ۱۳۹۹

آخوند جلاد موسوی تبریزی دادستان کل رژیم در دهه ۶۰ : اگر سپاه و کمیته با هم نبود در مقابل مجاهدین می باختیم

در رابطه با مقابله با ‌ مجاهدین ‌من خودم مستقیما دخالت داشتم. آن موقع کمیته انقلاب یکی بود و سپاه هم بود و یک کمیته امنیتی هم از طرف بسیج داشتیم. اگر اینها با هم نبودند، ما به مجاهدین می باختیم. هر شب اطلاعات مردمی می دادند که مثلا فلان جا خانه تیمی است، یکی به کمیته و یکی به سپاه اطلاع می داد و بدون اطلاع هم می رفتند. این طرف می دید که یک گروه مسلح آمده و می زد آنها را می‌کشت و طرف مقابل هم می زد سپاهی ها را ‌ هلاک ‌می کرد. گروه دیگر هم گروه دادستانی و لاجوردی را ترور می‌کرد. 

تنها چیزی که من می خواستم انجام بدهم و البته به کمک امام‌ ‌انجام شد، به امام‌ گفتم اگر می خواهید من کار کنم، نخست وزیر که آقای مهدوی کنی بود، در کار ما دخالت نکنند؛ من از عهده اینها بر می آیم. اما اگر دخالت کنند، نمی‌شود. امام حاج احمد آقا فرمود به دولت بگو که دخالت نکنند و کمکش کنند و ماشین و امکانات بدهند. به سپاه هم بگو دخالت نکنند و کمک کنند. لاجوردی که قبل از ما دادستان انقلاب تهران بود، اختلافاتی با آقای قدوسی هم داشتند و نباید دخالت کنند. 

 ما هم دیدیم که امام حسابی پشتیبانی کرد و قول هم داده بودم که دو سه ماهه همه چیز را تمام می کنم. الحمدلله سه ماه هم نکشید. مسئولین کمیته و مسئولین سپاه و از طرف دولت آقای خسروتهرانی بود و از طرف قوه قضائیه گفتیم نماینده بفرستید و صحبت کنیم. آقای فلاحیان آن موقع در دادستانی بود و من او را نماینده خودم در این گروه کردم و گفتم از طرف من در آنجا شرکت کن و هر تصمیمی گرفته شد را به من بگو. ولی برنامه ای برای آنها نوشتم. مهمترین برنامه این بود که هرکس یک خانه تیمی از ‌ مجاهدین ‌پیدا کرد نباید در گروه خودش مطرح کند و تمام اطلاعات در این گروه باشد. آن وقت هر اقدامی خواستید انجام دهید باید همدیگر را مطلع کنید. 

دومین چیزی که من گفتم این بود که از حالا هر اطلاعی از پیدا شدن خانه تیمی یا گروهی پیدا کردید، اینها را نگیرید و فقط از دور ناظر بگذارید و زیر نظر بگیرید. چون هر خانه تیمی شش نفر بودند و یک نفر آنها با خانه تیمی بالاتر ارتباط داشت. آنها هم شش نفر بودند و یک نفر با بالاتر از آن ارتباط داشت. گفتم تا به موسی خیابانی برسد. آن موقع مسعود رجوی فرار کرده بود و زنش ‌ ‌به همراه موسی خیابانی بود. یعنی فرمانده کل آنها در ایران زن ‌‌مسعود رجوی و موسی خیابانی بود. 

 دبیر مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم افزود: دو ماه گذشت و هر شب خانه تیمی پیدا کردند و زیر نظر گرفتند تا به خانه موسی خیابانی رسیدند که زن و بچه رجوی هم آنجا بودند؛ و خانه های تیمی که مسئولان ‌ مجاهدین ‌در هرکدام از آنها بودند و حتی پسرهای آقای محمدی گیلانی و پسر آقای جنتی در خانه های تیمی مهم، رئیس بودند. 

 وی با اشاره به فیلم ماجرای نیمروز ، گفت: این همان مسأله ای است که من می گویم. فقط خودشان را در آن فیلم مطرح کردند. البته از مرحوم لاجوردی هم چند دقیقه گذاشتند؛ آن هم با تخریب. ولی این جوری نبود. دادستانی، کمیته ها، سپاه و نخست وزیری جمع شدند. موقعی که به موسی خیابانی رسید، گفتیم اقدام کنید. همه خانه های تیمی را یک جا اقدام کنید؛ اگر ۵۰ خانه است، ۵۰ گروه شوید